پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پیام حزب توده ایران به حزب چپ ایران (فدائیان خلق)؛ نقد یا حذف؟ – نادر عصاره

نه برخورد های مخرب با حزب چپ ایران (فدائیان خلق) و نه خودستایی و خود بزرگ بینی های پیام حزب توده، نشانی ندارند از نگرش انتقادی و تلاش و کوشش دموکراتیک و خردمندانه در توسعه جنبش سیاسی کشور ما و راهجویی اندیشیده عدالت، جمهوری...

نه برخورد های مخرب با حزب چپ ایران (فدائیان خلق) و نه خودستایی و خود بزرگ بینی های پیام حزب توده، نشانی ندارند از نگرش انتقادی و تلاش و کوشش دموکراتیک و خردمندانه در توسعه جنبش سیاسی کشور ما و راهجویی اندیشیده عدالت، جمهوری و دموکراسی برای ایران. این پیام حزب توده، انعکاس تداوم سنت و فرهنگی است با نگرش استبدادی و ایدئولوژیک که بدون نقدی و  درسی، با سرگردانی ادامه دارد

شناخت و دانش بشریت، مجموعه ای ازیقین ها نیست که مرتب بر آن ها افزوده شود. یقین ها در مورد برخی از پدیده ها باطل و جایگزین می شوند. اکنون دیگر پذیرفته شده است که شناخت های انسان، نظریه ها، فرضیه ها و حدسیاتی هستند که آزمون پذیرند و می توانند باطل شوند. دانشی دائمی وجود ندارد. متحول شدن علم و دانش، ضروری، ممکن و مطلوب است. نقادی، ابزار بی بدیلی است که در خدمت دانش و شناخت بیشتر قرار می گیرد. نقادی در پی حقیقت است و توسعه و تکامل دانش و شناخت. نقادی، در فرهنگ جوامع استبدادی بسیار ضعیف است. در این فرهنگ ها و سنن، خیر و خوبی و راه و روش نیک از پیش توسط مذهب، ایدئولوژی ها یا نهادهای جا افتاده تعیین شده است. فرد در این جوامع، در وضعیت پرسیدن و اندیشیدن در باره راه و روش قرار نمی گیرد یا بندرت این وضعیت پیش می آید. بحث انتقادی و سنجشگرانه در باره نظریه ها و اسطوره ها در سنن و فرهنگ های استبدادی، جایی ندارد. در این فرهنگ ها و یا سنن بازمانده از اینها، حذف و از میدان بدر کردن غیرخود و تخریب مادی و معنوی آن رواج دارد. نقادی، برخلاف روش استبدادی و حذفی، نگرشی است که فقط روی به حریف و دگر اندیش ندارد بلکه متوجه خود ناقد نیز هست. نگرش انتقادی، طبعا از آلودگی های برخوردهای حذفی مانند تحریف واقعیت، فریبکاری، اتهام زنی، کوچک کردن دیگران و خودستایی و آلودگی های مشابه مبراست.

نگاهی به پیام حزب توده ایران* به کنگره دوم حزب چپ ایران (فدائیان خلق) می اندازیم تا مثال هایی را مشاهده کنیم.

در این پیام می خوانیم: «مسلط شدن نظریات غیرمارکسیستی در درون بخش مهمی از رهبری حزب نه‌تنها به روند وحدت عمل فدائیان یاری نرساند بلکه در آستانهٔ کنگرهٔ دوم حزب آنچه نماد بیرونی یافته است روند جدایی‌های مجدد است.»

– هیچ منبعی وجود نداشته و وجود ندارد که درون رهبری حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، نسبت به مارکسیسم نظرسنجی کرده باشد تا پیام حزب توده بتواند بنا بر آن ادعای فوق را بنماید.

– در آستانه کنگره دوم حزب چپ، بر خلاف ادعای پیام حزب توده، هیچ جدایی از این حزب صورت نگرفته است و بر عکس، بنا به اطلاعیه های رسمی منتشره، رهبران، کادرها و اعضای وحدت جوی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) به انتقال فعالیت آن سازمان به حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، اقدام کردند. با این رویکرد، امر وحدت در حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، به سرانجام نهایی خود رسید. بموازات، بخشی از آن سازمان که وحدت در حزب چپ ایران (فدائیان خلق)  را نمی پذیرفت، بهمراه تعدادی از اعضای سابق  که بعد از وحدت و تشکیل حزب چپ، به آن جریان بازگشته اند، به فعالیت با نام آن سازمان روی کرده اند. همزیستی این رویکردها در سازمان خود، بعد از وحدت و تشکیل حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، همزیستی ای موقتی بود. این رویکردها، بشکل دموکراتیک و با خشونت پرهیزی، بر همزیستی  موقتی خود، نقطه پایان نهادند، تا هر یک راه مطلوب خود را پی گیرند.

– این رویکرد ها در هیچ جا هیچ ربطی به مارکسیستی یا غیرمارکسیستی بودن نظریات نداشته اند.

بنا به  سه مورد اطلاعات  بالا، پیام حزب توده، تحریف واقعیت است. پیام حزب توده، با این ادعاها، نقدی برای باطل کردن این یا آن وجه از نظر و عمل  حزب چپ ایران (فدائیان خلق) را ارائه نمی کند. تخریب و تباهی آن را با تحریف، پی می گیرد.

در ادامه پیام حزب توده می خوانیم: «اعضای رهبری آن درعین‌ حال در تشکل‌هایی دیگر مانند “جمهوری خواهان” و “شورای گذار” شرکت یا نقش رهبری کننده دارند».

هیچیک از اعضای رهبری حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، در “شورای مدیریت گذار” شرکت نداشته و نقش رهبری کننده ندارد. هر عضوی مطابق اساسنامه حزب چپ، حق دارد به اتحادهایی که مغایر اهداف حزب نیستند بپیوندد. استفاده اعضا از این حق خود، در اندیشه ورزی و تصمیم گیری مستقل حزب که سنت و فرهنگ جنبش فدائیان از ابتدای پیدایش بوده، تغییری نمی دهد، از این گذشته، می تواند تصمیمات حزب چپ را، غنا بخشد. بر این اساس، پیام حزب توده ایران، دراین مورد هم، تحریف واقعیت را گزیده و خدشه دار کردن چهره حزب چپ را دنبال می کند که مطابق با روش حذفی است نه نقادی.

دنباله پیام حزب توده در تنها جایی که استناد می کند، آن هم مستند نیست. اشاره به  بندی از پیام است که حزب چپ ایران (فدائیان خلق) را معرفی کرده است و نوشته است «جریانی که به‌قول خودِ اعضا و رهبری‌اش سمت‌گیری‌های مختلف و بعضاً متناقضی دارد. به‌عنوان نمونه، در وبگاه “به‌پیش” که همچون وبگاه حزب چپ ایران (فدائیان) عمل می‌کند، این ارزیابی ارائه شده است: “به‌نظر می‌رسد چهار جریان مختلف در حزب مشغول فعالیت، رقابت و مبارزه‌اند. جریان غرب‌گرای طرفدار نئولیبرالیسم (سوسیال‌دموکراسی راست‌گرا)، چپِ ملی‌گرای دموکراتیک (سوسیال‌دموکراسی میانه و رادیکال)، نیروهای مارکسیست و مارکسیست لنینیست (کمونیست‌ها و سوسیالیست‌ها)، و چپ‌نماهای هوادار اصلاح حکومتِ جمهوری اسلامی (بخش سکولار هواداران اصلاح‌طلبان استمرارطلب…”   به نقل از https://bepish.org/node/2134 )

این استناد در پیام حزب توده ایران به نقل از سایت “به پیش!”، استناد به سندی از مصوبات کنگره ها یا رهبری حزب نیست بلکه نقل از مصاحبه ای است که گوینده آن نظرات خود را در مورد حزب چپ ایران (فدائیان خلق) گفته و سایت به پیش! نیز بدون سانسور و با احترام به آ زادی بیان، آن ها را منتشر کرده است. این گفته ها، مصاحبه است. برخورد با یک حزب باید بر اساس  اسناد مصوبه آن باشد،  نه مصاحبه ای که گوینده ای بیرون از حزب، نظراتش را در باره حزب با سایت منتسب به آن حزب در میان نهاده است. پس، نتیجه گیری از آن مصاحبه در مورد سمتگیری های مختلف و متناقض اعضا و رهبران حزب، باطل است. پیام حزب توده ایران، در این مورد نیز تحریف واقعیت و فریبکاری را برگزیده است و هدف حذفی خود را پی گرفته است. البته جالب توجه است که پیام حزب توده بطور غیرمستقیم این نتیجه را بدست میدهد که در صفحات نشریه به پیش! تنها کسی نظر خودش را می تواند بگوید، که نظرش مغایر با سمتگیری اعضا و رهبران حزب نباشد. معنای این برداشت این است که در صفحات نشریات یک حزب،  تنها مطالبی می توانند درج شوند که مورد تایید رهبری آن حزب باشند، والا درج نمی گردند. این نشاندهنده نگاه حزب توده است به خود، به یکتا اندیشی و ایدئولوژیک بودن و منع آزادی اندیشه و بیان در حزب و رسانه های آن که البته مورد نقد حزب چپ ایران (فدائیان خلق) است.

در ادامه در پیام حزب توده می خوانیم: «سیاست‌های اتخاذ شده… از جمله سیاست‌های ضد انسانی تحریم‌ها علیه میهن ما، از جمله نمادهای تأثیرهای نیروهای راست است که در مقطع‌های زمانی مختلف بروز روشنی در موضع‌گیری‌های حزب چپ ایران (فدائیان خلق) داشته است»

سیاستهای حزب چپ ایران (فدائیان خلق) در تمامی زمینه ها و از جمله در زمینه محکومیت تحریم های چند جانبه دولت ایالات متحده آمریکا و اقدامات قانون شکنانه دولت ترامپ در رابطه با برجام از شفافیت و صراحت کامل برخوردار  بوده است. بموازات این وجه، حزب چپ ایران،  نقش ایران بر باد ده سیاست های دشمن محور و تشنج آفرین رژیم اسلامی را نیز مد نظر داشته  و محکوم نموده است. اگر پیام حزب توده، از وجه دوم سیاست حزب چپ ناراضی است، .باید این را به نام خود نامید. پیام حزب توده ایران در این بند، اتهام زنی را برگزیده است که هیچ نزدیکی با نگرش انتقادی ندارد..

در ادامه  پیام حزب توده به کنگره دوم حزب چپ ایران (فدائیان خلق) می خوانیم: «برای حزب تودۀ ایران و بسیاری از نیروهای دیگر روشن نیست که چرا و چگونه رهبری حزب چپ می‌تواند مدعی شود که: “ما بخشی از جنبش تاریخی چپ ایران و جهان‌ هستیم” و برای سوسیالیسم و بر ضد سرمایه‌داری جهانی مبارزه می‌کنیم و درعین‌حال اصرار دارد که یک حزب “غیرایدئولوژیک” است؟»

چپ بودن حزب چپ ایران (فدائیان خلق) و هر جریان چپ و سوسیالیستی دیگر، و چپ بودن جنبش های متنوع و وسیع سرخ و سبز و زرد و رنگارنگ ضد سرمایه داری در دنیا را نه «ایدئولوژیک» بودن، بلکه تاریخ، برنامه، اساسنامه، سیاست و ترکیب اعضای آن تعیین می کنند. حزب توده ایران در پیام خود، “ایدئولوژی” را معیار و خود را داور چپ بودن و یا چپ نبودن نمایانده است. با این داور و معیار، از جنبش جهانی ضدسرمایه داری چیز زیادی به دیده نمی آید. از این گذشته، “ایدئولوژی” مورد نظر حزب توده، برداشت آن حزب از مارکسیسم لنینیسم می باشد. مارکسیسم لنینیسم، مانند هر نظریه دیگر، با آزمون هایی که از سر گذرانده،  مورد نگرش انتقادی از طرف اندیشمندان و طرفداران این مکتب قرار گرفته و تحولات بسیاری یافته است. شکست های دردناک تجربه سوسیالیستی، این اندیشه را متحول و سوسیالیسم را با سوسیالیسم دموکراتیک جایگزین کرده است که انعکاس تغییر در تمامی وجوه آن برنامه سیاسی می باشد. به لحاظ فلسفی، در دوره ای از تاریخ سوسیالیسم، باور مطلق به جمع گرایی و اعتقاد مطلق به آزادی فردی، در برابر هم  سنگربندی کرده بودند. تجربه ناکامی های بشر،  به پیوند این دو وجه زندگی اجتماعی میل کرده است. همبستگی بدون آزای و شکوفایی فردی و آزادی و شکوفایی فردی بدون همبستگی بمقصد نمی رسند. باور به جدائی ناپذیری دموکراسی از سوسیالیسم، انعکاس این تحول است. حزب توده ایران مطابق پیامش به حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، در حسرت گذشته و مخالف نگرش انتقادی به اندیشه های گذشته است. بی جهت نیست که در پیام حزب توده در حالیکه دشمن خارجی از قلم نیفتاده، حتی یک کلمه در نقد گذشته و در نقد قربانی کردن دموکراسی به پای دشمن خارجی نوشته نشده است. مطالبه ای که بخش بزرگی از مردم، تامین آن را نجات کشور از تخریب و نابودی ایران توسط جمهوری اسلامی می دانند.

پیام حزب توده در زمینه اتحاد عمل ادعا می کند که رهبری حزب چپ ایران (فدائیان خلق) با «محظوراتی به‌خاطر نشان دادن خط مرز خود با نیروهای چپ مارکسیست-لنینیست رو به‌رو بوده» .

حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، در اتحاد ها و ائتلاف هایش، برنامه، سیاست، الویت ها و مصلحت بینی هایش را مثل هر نیروی سیاسی دیگر داشته و خواهد داشت. بسادگی مشاهده می کنیم که حزب توده بدلیل کارنامه و برنامه اش در چارچوب ائتلاف هیچ نیروی سیاسی ایرانی قرار ندارد. در گفتگوهای صریح و شفاف با  رهبری حزب توده، موانع سر راه اتحاد با حزب توده گفته و به آن ها پیشنهاداتی نیز داده شده است. صدمات سیاستهای حزب توده در پیروی از خط امام و زخم های عمیقی که ایجاد کرده است، یادآوری  و ضرورت جبران آن ها گوش زد شده است. حزب توده به این پیشنهادات پاسخ مثبت نداده است.  کارنامه و برنامه حزب توده را بسیاری از مارکسیست لنینیست های ایرانی نیز قبول ندارند، تا حدی که حتی با این حزب وارد گفتگو هم نمی شوند. حزب چپ نه تنها با این حزب دیالوگ دارد، بلکه حتی آن  را به کنگره خود، مانند احزاب  مخالف دیگر، دعوت کرده است. برای نویسندگان پیام حزب توده، آشکار بوده است  که مواضع مارکسیست لنینیستی سنتی آن حزب،  محظوریتی برای این دعوت نبود. این نویسندگان، این حقیقت را باز هم پنهان ساخته اند تا اولویت های حزب چپ ایران (فدائیان خلق) را در زمینه اتحاد عمل،  خط و مرز حزب چپ با نیروهای چپ مارکسیست لنینیست تفسیر کنند، که بار دیگر تحریف واقعیت است. اینجا نیز ما اثری از نقادی نمی بینیم بلکه تخریب غیر خود هدف این برخورد پیام حزب توده است.

بنا به مثال های بالا، پیام حزب توده ایران به کنگره دوم حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، از یکسو، با تحریف واقعیت نه یک بار که متعدد، فریبکاری، اتهام و با نگاه تحقیر آمیز به حزب چپ ایران (فدائیان خلق) برخورد می کند. از سوی دیگر خود را از هر گونه نقدی مبرا می داند. پیام نامبرده، مقام حزب توده را «ادامه دهنده راه حزب کمونیست ایران» اعلام می کند. و می افزاید که حزب توده  «همواره منادی همکاری و اتحاد عمل نیروهای ملی و مترقی به ویژه نیروهای چپ بوده است» و گویا به نتیجه نرسیدن این تلاش های حزب توده، تقصیر و گناه دیگران است. حزبی که ادعا می کند در مقام ادامه دهنده راه حزب کمونیست ایران است، صد سال بعد از پیدایش آن حزب، از آن حزب، جز نامش بعنوان میراث و مدال، چه نقد و درسی را ارائه کرده است؟ حزب توده ای که همواره منادی تشکیل جبهه متحد بوده است که واقعا چنین است، بعد از هشتاد سال  ناکامی، چه  نقدی و چه درسی از این ناکامی ها و از عدم تشکیل جبهه متحد ضد استبدادی گرفته است؟

نه برخورد های مخرب با حزب چپ ایران (فدائیان خلق) و نه خودستایی و خود بزرگ بینی های پیام حزب توده، نشانی ندارند از نگرش انتقادی و تلاش و کوشش دموکراتیک و خردمندانه در توسعه جنبش سیاسی کشور ما و راهجویی اندیشیده عدالت، جمهوری و دموکراسی برای ایران. این پیام حزب توده، انعکاس تداوم سنت و فرهنگی است با نگرش استبدادی و ایدئولوژیک که بدون نقدی و  درسی، با سرگردانی ادامه دارد.                  

 ۲۶آبان ۱۴۰۰ – ۱۷ نوامبر ۲۰۲۱

https://akhbar-rooz.com/?p=132284

https://akhbar-rooz.com/?p=132594 لينک کوتاه

2 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

23 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ابوالقاسم (خسرو) گلستانی
ابوالقاسم (خسرو) گلستانی
2 سال قبل

درود بر همه حضار!
هم حزب چپ ایران که سالهاست به آغوش‌ سوسیال دمکراسی درغلتیده و هم حزب “کنونی” توده ایران که سالها “در حال” غلتیدن به دامان سوسیال دمکراسی است، باید بازگردند به اصل خویش، یعنی همان چیزی که در سال‌های ۵۷-۶۱ بوده اند: معتقد به مارکسیسم لنینیسم و مبارزه با امپریالیسم به سرکردگی دولت امریکا، زیرا تضاد عمده دوران همچنان بین خلقها/ملت‌ها و امپریالیسم است. امپریالیسم هارتر، متجاوزتر و ریاکارتر از گذشته به حیات جنایت بار و ننگین خود ادامه می دهد، هرچند افول قدرت آن و سلطه جهان چند قطبی در حال تثبیت شدن است. در سیاست داخلی ایران نیز تضاد عمده بین محرومان جامعه و عوامل امپریالیسم یعنی مجموعه نئولیبرال ها برقرار است. از آنجایی که آلترناتیوی مناسب تر از جمهوری اسلامی در حال حاضر وحود ندارد، به ناگزیر باید از جریان ضدامپریالیست درون حاکمیت حمایت شود. تمام نیروهای چپ، ملی و مترقی باید تحت همین برنامه متحد شوند و با تقویت جنبش های زحمتکشان، همان جناح ملی و ضد امپریالیست درون حکومت را حمایت کنند. می دانیم که این جناح به قدر کافی دمکراتیک نیست، اما اگر سیاست براندازانه نداشته باشیم، فعالیت سیاسی ممکن است. تلاش برای سرنگونی در نبود آلترناتیو نتیجه ای جز فروپاشی جامعه و تجزیه کشور ندارد. لذا سیاست براندازانه در شرایط کنونی در خدمت اهداف امپریالیسم و صهیونیسم است! پاینده باشید!

Shm
Shm
2 سال قبل

سوسیالیسم ازدموکراسی جدانیست وچیزی بنام سوسیالیسم دموکراتیک وجودخارجی دراموزه های مارکس ولنین ندارد حال اگر درشوروی دموکراسی باسوسیالیسم نبود مشکل سر رهبری است وشرایطی که توجیه کردند وکلیه احزابی
که مبارزه باامپریالیسم رابطور مجردوانتزاعی ازنوع اشغال سفارت امریکامیدانند تجدیدنظرددرمارکسیم کرده اند وراه رشد غیرسرمایه داری را بارهبری طبقه متوسط ودموکراتها کافی ورسیدن به سوسیالیسم میفهمیدند نتیجه چنین ایدئولژی را رد همه کشورهای که حمایت میکردند دیدند چکونه به سرمایه داری تجاری ختم شد .البته اقای عصاره این اختلافات ایدئولژیکددرون حزب چپ فداییان راعمدا نمیبیند که درون مایه ان سوسیال دموکراسی است.

بابک مهرانی
بابک مهرانی
2 سال قبل

نکته ای متفاوت از دیگر نظرات
در این چند روزه ، در اخبار روز مطالبی از آقای بابک امیر خسروی به آقای امیدوار ، سپس پاسخ هیئت تحریریه «نامه مردم » به بابک امیر خسروی را داشتیم که به مسائل و مواضع حزب توده در دهه شصت و یورش به حزب پرداخته شده بود.
به مناسبت برگزاری کنگره حزب چپ ( فدائیان خلق) نیز پیام هائی از جمله از طرف حزب توده به این حزب ارسال شده بود یا در کنگره مطرح گردید.

نکته ای که خواستم عرض کنم این ست که بابک امیر خسروی تلاش می کند که ادعاهای امیدوار علیه خود را تکذیب کند. بعد هیئت تحریریه «نامه مردم » به نوعی دیگر می گوید که حقیقت نزد آنها ست.
آقای عصارi هم پیام حزب توده به کنگره حزب چپ(فدائیان خلق) را به چالش می شکد.
این بحث و فحص ها همیشه وجود داشته ست.
بدون اینکه از پیام بابک امیر خسروی یا امیدوار دفاع کنم یا برای پیام حزب توده و واکنش عصاره جانبداری یا مخالفت کنم . خواستم نکته ی دیگری را بگویم.
ـ از انشعاب خلیل ملکی و همفکرانش در حزب توده تا دیگر انشعابات مربوط به حزب توده که کم هم نیست و حداقل در همین اخبار روز با آنها آشنا شده ایم. تلاشی برای رفع اختلافات و اتحاد مجدد سیاسی و تشکیلاتی دیده نمیشود.

ـ سازمان چریکهای فدائی خلق ایران نیز که از همان قبل از انقلاب، پروسه ی رد مشی مسلحانه در زندانها شکل گرفت . که از نظر سازمانی بیرون از زندان به انشعاب منجر شد. بعداز انقلاب نیز این جدائی ها ادامه یافت.

در سالهای پیش بخشی از نیروهای جنبش فدائی که از سازمان اکثریت جدا شده بودند . با نام سازمان اکثریت جناح چپ یا در سازمان اکثریت بیانیه ۱۶ آذر فعالیت می کردیند با بخشی از سازمان اقلیت و سوسیالیست های منفرد توانستند «سازمان اتحاد فدائیان ایران » را تشکیل دهند که قدم بزرگ ، مثبت و سازنده ای برای کاهش پراکندگی های نیروهای چپ ب فدائی بود.

در ادامه ی این روند پروسه ی دیگری برای اتحاد سازمان فدائیان اکثریت وسازمان اتحاد فدائیان شروع شد که قرار بود به حزب چپ ( فدائیان خلق) تبدیل شود.

بطوریکه همه می دانیم حزب چپ ( فدائیان خلق ) تشکیل شد. ولی بخشی از سازمان اکثریت و بخشی از اتحاد فدائیان ایران با دلایل مختلف حاضر به وحدت سازمان و سیاسی نشدند و در این راه نه تنها پراکندگی ها کاهش نیافت بلکه به تعداد گرو ههای جنبش فدائی افزود شد.

من بسهم خود تلاش نحله های مختلف فدائیان اکثریت جناح چپ و بیانیه ۱۶ آذر و سازمان اقلیت و سوسیالیست های منفرد برای وحدت سازمانی «اتحاد فدائیان ایران» را ارج می نهد.
امیدوارم که این تلاش برای تقویت حزب چپ ببار بنشیند ولی کیست که نداند مانع تقویت حزب چپ تمام فعالان سازمان اکثریت و اتحاد فدائیان ایران نبوده ست !!
امیدوارم مسئولان حزب چپ ( فدائیان خلق) نقش «اقلیتی» که در سازمان اکثریت و اتحاد فدائیان ایران مانع اتحاد ها میشودند را دست کم نگیرند. فقط با شفاف سازی و نقد سازنده می توان منافع و مصالح جنبش چپ و فدائیان را از برخورد های فردی غیر دموکراتیک مصون نمود.
امیدوارم این تلاش ها در تمام جریانات که دستخوش انشعابات شده اند نیز پیگیری شود.
ما راه دیگیری جز تلاش صمیمانه همه راهیان آزادی ، استقلال و عدالت اجتماعی بخصوص نیروهی چپ نداریم.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل

اگر از چه گوئی های توده ای ها و پاسخگویی آقای عصاره بگذریم
اما باید گفت؛
این بحث ها پرسشی را می آفریند:
آیا در مفهوم چپ و وابستگی آن به ادبیات خاصی به نام ادبیات مارکسیسمی و لنینیسمی و… که توسط گروهی از پیروان این ادبیات خاص قدیس سازی های مخربی نیز انجام شده و می شود
– که در دوره هایی از تاریخ بشیریت تجربه تلخی از کشتار های انسان ها و تسویه حساب های ایده لوژیکی را بجا گذاشته است-
باید تجدید نظر کرد و یک خانه تکانی ی اندیشه ای در این زمینه در خود و دیگران ایجاد کرد و چپ و چپ اندیشی جدیدی با نگرشی که روا داری را در خود دارد پی گرفت؟
البته باید گفت
بعد از اولویت آزادی و دمکراسی، باید ادبیاتی برای تحقق عدالت اجتماعی برجسته شود که این ادبیات را می توان ادبیات چپ اندیشی نامید و دانست؛
پس در یک جامعه چپ اندیشی و ادبیات چپ اندیشی از ضروریات یک جامعه است.
این ضرورت، بسیارانی از اندیشمندان جامعه و فعالان سیاسی را بر این داشته است با توجه به شرایط ملی کشورشان ادبیات چپی را مطرح کنند و در جامعه خودشان بعد از تحقق آزادی و دمکراسی برای تحقق عدالت اجتماعی این ادبیات چپ اندیشی ملی را پررنگ کنند و…
باید گفت:
حزب چپ ایران که توسط گروهی از فعالین ایده لوژیکی و سیاسی که تجربه مبارزاتی را از گذشته دارند شاید
بر اساس نگرش جدید به چپ و چپ اندیشی فعالیت خود را در جامعه ایران تعریف کرده اند و برای ترقی و رفاه مردم ایران اقدامات خود را به پیش می برند و این حزب خود را از هر رویا پردازی دور نگه داشته است و دیگر
خود را مبلغ ایده های اندیشمندان خاص ،که توانسته اند یک هژمونی فرساینده را نیز بیافرینند، ندانند.
اما ممکنه است پرسشی مطرح شود:
این ادبیات جدید چپ اندیشی برخوردش با سرمایه و سرمایه دار چگونه است؟
باید گفت
در این نگرش جدید چپ ؛ چون آزادی و دمکراسی در حوزه سیاسی مقدم بر هر مفهومی است پس سرمایه را در کنار کار محرک جامعه می داند و این دو را عامل پویایی جامعه بحساب می آورد و آورده می شود.
اما این نگرش چپ جدید می گوید وقتی عاملیت سرمایه پذیرفته شد صاحبان سرمایه و سرمایه دار نیز وجود خواهد داشت و از آنجا که آزادی اولویت اول است، سرمایه دار فرصت طلبانه با سو استفاده از آزادی می خواهد اهداف چپاولگری حریصانه و سودجویانه اش را به پیش ببرد و…
که در اینجاست وظیفه چپ اندیشی پر رنگ می شود و چپ اندیشان از فضای آزادی و دمکراسی بهره می برد و روشنگریش را شروع می کند و با گذراند قوانینی ، مهاری برای سودجویی سرمایه دار ایجاد می کند و به سرمایه دار می فهماند
سرمایه و مدیریت تو باید در خدمت پویایی و رفاه جامعه باشد نه چپاولگری آن و….

آرمان شیرازی
آرمان شیرازی
2 سال قبل

افسوس که در آن هنگام، نزدیکترین نیروها نیز بس دورتر از دورترین ها بودند…

هم میهنان و دوستان گرامی!
آیا بهتر نیست که بجای دلسردی از یکدگر به پیشباز انتقاد و چالشها پرداخته و دوستانه و همراهانه برای راهیابی به حقیقت گام برداریم؟
به نگر نمی آید که، دست کم در این کنش و واکنش، چه حزب توده ایران و چه حزب چپ خود را با چنین چشم اندازی رویاروی ببینند. مگر آنکه پیام حزب توده ایران براستی از سوی آن حزب نبوده و پاسخ آقای نادر عصاره نیز چیزی بیش از یک پاسخ فردی نباشد… گذشته از اینها، برخورد به کژی ها در میان همراهان، و نیز مبارزه میان ناهمراهان، را نه ستیز یک انسان با انسان دیگر که ستیز اندیشه باید انگاشت!
اگر پاره ای از ما برخورد حزب توده را اصولی ندانیم، انتظار همگی اما میتواند آن باشد که حزب چپ میتوانست آن برخورد را از “کژراه به راه” رهنمون سازد.
میدانیم که حزب توده سیاست خود در باره ی حمایت از “خط امام” را بازنگری نکرده و درستی یا نادرستی آنرا در پیشگاه مردمان ایران و نیروهای خواهان بهروزی آنان باز نکرده است. این نیز اما پیداست که حزب چپ هم به کاستی و کژی های سیاست خود پنجره ای نگشوده است (گفته های خانم راحله طارانی در این زمینه بسیار مهم است).
هشدار آنکه، اگر این روند از هم اکنون به راه درستی کشانده نشود، جایگاه و تاثیر گذاری نیروی چپ در جنبش ازین نیز که هست پایین تر خواهد رفت. امیدواریم در آینده، آنگاه که دشمن کاخ خود را در گستره ی میان ما میسازد، بررسیهای نسل آینده از تاریخ این برهه چنین نباشد که: افسوس که در آن هنگام، نزدیکترین نیروها نیز بس دورتر از دورترین ها بودند…

ساسان
ساسان
2 سال قبل

به همه ی اظهار نظر کنندگان درپیام حزب توده ایران و نقدآقای نادر عصاره :
آنچه در این میان مغفول مانده است نه خط مشی حزب چپ و داستان نقد آن که همواره از سوی جپ ها و هوادارانشان در هر بزنگاهی طرح میشود و درستی و نادرستی این نقد هارا باید در درازمدت و در بین مردم و علاقمندان به جپ در اقبال یا دوری شان از حزب چپ جستجو کرد بل که شیوه ی برخورد حزب توده ایران با این حزب در قالب پیام یک حزب به یک گنگره است. راستش در نظر خواننده ی بی طرف این پیام فاقد اعتبار یک پیام حزبی است و بیشتر این گمانه را تقویت می کند که گویا نظریک شخصیت حزبی به جای تصمیمات یک نهادرهبری درحزب است و پلمیکی است که از جانب یک شخصیت حزبی با حزب چپ و نه گنگره ی آن صورت گرفته است . به عنوان خواننده ی این پیام دریافتم آنست که این اظهارات حامل پیام دوستی نیست و اساسا پیام بیسابقه ای از حزب توده ایران خطاب یه کنگره ی یک حزب دیگر است . گویا یک شخصیت حزبی در تلاش و مبارزه ای تلافی جوبیانه شعار ” هل من مبارزه ” میدهد . دلایل آن را می توان از متن خود پیام و جوابیه آقای عصاره دریافت
از آنجا که هیچ یک از این دو حزب جریان سیاسی مطلوب من نیست. میتوانم به جرات بگویم که این پیام فارغ از درستی و نادرستی برخی اشکالات حزب چپ ، بیانگر یک نکته است و آن اعلام نظر یک دانای کل در مورد پدیده ای در جهان است . آیا حزب توده ایران دانای کل است ؟ طبعا جواب منفی است . گیریم که باشد ! حال اگر این دانای کل حتی نتواند تشخیص دهد که در پلاتفرم دادن پیام دوستی به گنگره یک حزب سیاسی چه مولفه هایی را باید در نظر گیرد! چه اتفاقی می افتد ؟ آیا دانای کل خود به دست خود اساسی ترین وجوهی را که بنا به آن میخواهد تغییردر نظام سیاسی یک کشور را رقم بزند ! -مثل موضوع جبهه متحد خلق -با این پیام نفی نمی کند ؟ پیام حزب توده ایران مشکل اساسی است و نه مواضع حزب چپ . حزب چپ با همه ی اشکالات احتمالی در آن که ممکن است برمن و شما هم پوشیده نباشد که نیست ! به نماینده حزب یوده ایران اجازه می دهد که در گنگره اش پیام را قرائت کند ! ناظر بی طرف در این میانه چه ارزیابی دارد ؟ آنچه اشکال ماجرا است نه موضعی است که دیگران در آن غرق شده اند بل که اشکالی است بسیار جدی که از سوی یک حزب سیاسی هشتاد ساله که نتوانسته است دریابد این اشکالات را می توانست در ارگان رسمی خود با حزب چپ در میان گذاشت و نه در پیامی به کنگره که خالی از اشکالات متنی و محتوایی هم نیست ! حزب توده و هوادارانش اگر واقعا به ارزش های دموکراتیک پای بند هستند در وهله ی اول باید از خود نقدجدی داشته باشند . اینکه خانم و آقایانی، آقای نادر عصاره را نقد می کنند که واقعیت درون حزب متبوعش را نگفته است چیزی از نادرستی و نابجایی پیام حزب توده ایران در روابط بین احزاب ترقیخواه و نه حتی الزاما چپ و نوع مارکسیست -لنینسیت آن نمی کاهد . حزب توده ایران بدعت نادرستی را در روابط مودت آمیز بین جریانهای مترقی بنیان می گذارد که خود نیز از آن گریزی نخواهد داشت . سوال این است اگر حزب دیگری پیامی با نقد هایی جدی که اتفاقا به حزب توده وارد بوده و هست به کنگره حزب بفرستد آن را منتشر خواهد کرد ؟ آیا حزب توده اساسا نماینده حزب و سازمان مدعی مارکسیست لنینستی دیگری را در گنگره اش دعوت می کند و به او اجازه خواندن چنین پیامی را می دهد ؟
اینکه چپ ایران دچار این آشفتگی و پریشانی است در همین نکات باید رد یابی شود. موضوعی که اگر باز هم طرفداران حزب توده ایران برآن اسرار ورزند نشان می دهد که حاضر نیستند حتی یک سوزن به خود بزنند تا دریابند درد جوالدوز چقدر بیشتر است . متاسفانه آن بخش از نقد های برحزب توده ایران و هوادارانش که گویا گل بی خارند و تنها دیگران مشکل دارند هنوز هم پابرجاست . دیگران نیز متاسفانه مقابله به مثل می کنند و این هم ناشی از تربیت نادرستی است که درچپ ایران به وفور دیده میشود

آرش
آرش
2 سال قبل

باسلام خدمت آقای نادر عصاره

بحث خوبی میان رفقا و دوستان در رابطه با این مقاله در جریان است. وفکر می کنم باید نتیجه خوبی داشته باشد.و بهتر می باشدکه رفقا بیشتر به جواب دادن سوال ها بپردازند تا محکوم کردن طرف مقابل بخاطر مارگسیست لنینیست بودن یا نبودن و ….. .
این قابل درک هست که دوستان توده ای تا حدودی دلخور باشند , چون نزدیکترین و تنها حزبی که با حزب توده رابطه دارد, در سطح سازمانی و تئوریکی نظرات جدیدی بیان میکند , ولی باید سعی کرد بخاطر اختلافات نظری و فکری رابطه بین این دو حزب همچنان رابطه خوبی بماند. والگویی برای دیگر احزاب و سازمانهای چپ.
حزب چپ یک حزب جدید و مسلمن دارای ضعف
و اشتباه می باشد.ولی حزب توده حزبی قدیمی با تجربه فراوان و کوله باری عظیم وبالطبع انتظارات از این حزب بسیار زیاد ! اگر انتقادی بهش میشه. بهتر است رفقای توده ای با متانتی در خور حزب به آنها جواب دهد.
شعار حزب توده در رابطه با “تشکیل جبهه متحد ضد استبدادی “که شعاری درست و لازمه ی این زمان, چرا تشکیل نمی شود ,این سوالی ایست که رفقای هر دو حزب , مخصوصن رفقای حزب توده باید جواب دهند؟ نه در محکوم کردن دیگری. بلکه برای کمک به جنبش ضد دیکتاتوری.

باتشکر وآرزوی سلامتی

تقی اکبری
تقی اکبری
2 سال قبل

در ابتدا باید گفت که اول حزب چپ بود که در پیامش برای هشتادسالگی حزب توده تفاوت نظری اش را با حزب توده بیان کرد و سوسیالیسم لنینی ، قرن بیستمی و غیر دمکراتیک را به نقد کشید و آلترناتیو سوسیالیسم دمکراتیک را مطرح کرد. افزون بر آن اینکه حزب توده حمایت از خط امام را تنها بعد از حمله به حزب توده نادرست می دانست و می داند. هیچگاه از دوره حمایت از خط امام انتقاد جدی نکرد و این یکی از دلایل اصلی است که هیچ جریانی سیاست جبهه متحد حزب توده را جدی نمی گیرد. این تنها خیلی از فداییان هستند که با حفظ انتقاداتشان با حضور حزب توده در اتحاد ملی و اتحاد چپ موافق هستند. اگر انتقاد حزب توده در پیامش در همین چارچوب بود، یعنی تفاوت نظریش را با حزب چپ نشان می داد و به سیاست دیروز و امروزش انتقاد می کرد، جای گلایه ای نبود. ولی پیام حزب توده برنامه سوسیالیسم دمکراتیک حزب چپ را تحریف می کند. به منشور ، ارزشها  ، برنامه و سیاست های مصوب کنگره های حزب چپ و استراتژی توسعه پایدار، دموکراسی و حرکت بهینه بسوی عدالت اجتماعی و سوسیالیسم آن مراجعه نمی کند، بلکه مواضع جعلی را به حزب چپ منتسب می کند.اینکه حزب مدرن چپ قرن بیست و یکمی یک حزب فراگیر یا حزب-جبهه تاثیر گذار است را حزب توده با موازین لنینی حزبی سازگار و قابل درک نمی داند. از اظهارات خانم طارانی و قهر ایشان با خانه و خانواده خودشان بعنوان صاحبخانه بسیار متاسف هستم. جلسات تلگرامی با مدیریت ایشان بسیار جالب و تاثیر گذار بودند. دستشان درد نکند. انگار فعالیت در یک حزب- جبهه برای خیلی از ما که عمدتا فرهنگ کار در حزب لنینی را می شناسیم، مشکل است. همان طور که شما گفتید می‌توان درسیاست وسیع ترین اتحادها و ایدئولوژیک بودن یا نبودن حزب دارای نظریات متفاوت بود ولی در حزب چپی با استراتژی توسعه، دموکراسی و سوسیالیسم فعالیت کرد و موتور رادیکالیسم بهینه در آن بود. درضمن ایجاد شفافیت در صفوف طرفداران تغییر حکومت و طرفداران تغییر در حکومت و مشاوره آن شاید منفی نباشد.

راحله طارانی
راحله طارانی
2 سال قبل
پاسخ به  تقی اکبری

آقای اکبری عزیز، ضمن تشکر از شما برای نظر لطفتان در مورد جلسات تلگرامی پرسش و پاسخ، فقط توضیح بدهم که آقای عصاره همین جلسات تلگرامی را که شما بسیار جالب و تاثیر گذار خوانده اید ” تئاتر جاه طلبی و خود بزرگ بینی فردی” خواند – عین کلمات ایشان است- شما نحوه تفکرایشان را ببینید و قضاوت کنید. البته فقط ایشان نبودند که با مسائل از چنین زاویه های تنگی برخورد می کردند و بالاخره هم دیدید که جلوی این جلسات ایستادند و … کاش فقط به این جور برخوردها محدود می شد . به هر حال از همین اندک شما خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل.

هوشیار
هوشیار
2 سال قبل

آقای عصاره ؛یعنی شما نقش گردانی آقای …و کارکنانش را که به صورت تیمی در رهبری مدیریت گذار و حزب چپ نقش گردانی و … می کنند انکار می فرمایید؟ یا به داستانسرایی های ایشان و آقای …پیرامون کمکهای مالی سرمایه داران وطن پرستی که نمی خواهد نام برده شوند، معتقدید؟ عکسهای دسته جمعی آقایان بهزاد کریمی ، پورمندی و … در کنفرانس های استکهم، پراگ و … را در کنار مدیریت گذاری ها هم توطئه توده ای ها می دانید؟

اردشیر زارعی قنواتی
اردشیر زارعی قنواتی
2 سال قبل

به نظرم این مقاله آقای عصاره فقط یک فرافکنی و پنهان سازی واقعیاتی است که امروز بدنه جنبش فدایی به درستی می بینند که حزب چپ دیگر هیچ سنخیتی با اندیشه مارکسیسم لنینیسم ندارد. بیانیه های متعدد حزب چپ در مورد تحولات داخلی و به خصوص خارجی حتی منعکس کننده همان چپ به زعم خودشان چپ دمکراتیک و الگوی مورد نظرشان که حزب چپ آلمان می باشد هم نیست و کاملا کپی پیست حزب سوسیال دمکرات آلمان است. ظاهرا جناب عصاره گرامی فکر می کند با پنهان کردن واقعیات می تواند صورت مساله را پاک کرد. آسمان و ریسمان بهم بافتن برای توجیه، وقتی که پای میراث و آرمان تاریخی جنبش فدایی در میان باشد و مدعای چپ را داشته باشد نه زیبنده یک جریان سیاسی است و نه اینکه به روند پویایی آن کمک می کند. دوستان حزب چپ اگر اندیشه بنیانگذران را به کنار گذاشته اند (اینجا منظور مشی یا تاکتیک های سیاسی نیست بلکه آرمان، اهداف و چگونگی تحقق آن اهداف است) می بایست این تغییر هویتی و استحاله نظری را شفاف بیان کنند تا بدنه اجتماعی فدایی در داخل کشور بداند با چه موجودیت سیاسی روبه رو است. به نظرم بسیاری از مسائل اساسی را خانم طارانی عزیز که خود عضو شورای مرکزی حزب چپ بوده و احتمالا برای همین تناقضات اساسی کناره گیری و امروز با شفافیت نقد خویش را بیان می کند، گویای وضع موجود در حزب چپ می باشد و بهترین پاسخ به جناب این مقاله و ادعاهای جناب عصاره بود. امیدوارم حزب چپ ایران با درس گیری از تجربیات گذشته و به خصوص سه سال موجودیت خویش درس گرفته و روند راست روی در درون صفوف خود را سد کرده و به معنای واقعی تبدیل به یک حزب چپ سوسیالیستی شود. با احترام

peerooz
peerooz
2 سال قبل

در این شب سیاهم
 گم گشت راه مقصود,
از گوشه‌ای برون آی 
ای کوکب هدایت.

به گمانم “جریانات چپ” به امید مبارزه با امپریالیسم, از “انقلاب اسلامی” پشتیبانی کردند و از چاله به چاه افتادند. امپریالیسم, امروزه قویتر از همیشه به راه خود ادامه میدهد و “جریانات چپ” نیز در این شب سیاه, گم کرده راه مقصود, به سر و کله هم میزنند و تا آنجا که چشم کار میکند “کوکب هدایتی ” روئیت نمیشود.
زنهار از این بیابان, 
وین راه بی‌نهایت.

ایکاروس
ایکاروس
2 سال قبل
پاسخ به  peerooz

آقای peerooz
لنین در لزوم بحث های تئوریک وسیاسی و به قول شما ” به سروکله هم زدن” مثالی را نقل میکند که شخصی از دوربه نظرش می رسد که دونفر در حال انجام حرکات بیهوده و مضحکی هستند و به آنها میخندد ولی وقتی نزدیکتر میرود متوجه میشود که آن دونفر دو طرف یک اره بزرگ را به دست گرفته و مشغول بریدن کنده درخت بزرگی هستند.
قرار نیست از آسمان “کوکب هدایتی” ظاهر شود و منفعلان را به راه درست هدایت کند. راه درست از درون همین بحث ها و یا به قول شما “به سرو کله زدن” های فعالان و کنشگران سیاسی هویدا شده و بیرون می آید.
علی ایها الحال، چنین است که “امپریالیسم امروز قویتر از همیشه به راه خود ادامه میدهد” کافیست چشمهارا باز کرده و قافیه را نبازیم.

peerooz
peerooz
2 سال قبل
پاسخ به  ایکاروس

جناب ایکاروس,
 “سر و کله زدن” دشمن شاد کنی که راه به جائی نبرده است را فلج تحلیلی analysis paralysis مینامند که مفت و مجانی از فرط ذوق”قند را در دل “سرمایه” و امپریالیسم آب میکند”. 
از طرف دیگر به قول اقبال من نمیگویم که عالی جناب مارکس – برای بسیاری – هست پیغمبر, ولی دارد کتاب. از تفسیر های بی شمار فرضیه مارکس, تعدادی – به قیمت خون میلیون ها نفر – به مرحله اجرا در آمده که بعضی با شکست روبرو و تعدادی هنوز زنده و فعالند.
به فرض محال, محال, فعالین چپ ایران سر انجام به توافق رسیده و نوعی سوسیالیسم یا کمونیسم را – با قربانی کردن جان هزاران نفر- در ایران بر قرار کنند. خب چه ضمانتی هست که این تجربه موفق تر از کوبا و چین و ویتنام غیره خواهد بود؟ اگر شما به این فرض محال معتقدید, خیر پیش. اگر نه چرا یکی از تجربه های موفق را الگو و مدل خود انتخاب نکرده و خلق را به آن راه راست هدایت ننمائیم؟
نع, این از شان ما دور است چون هنر نزد ایرانیان ست و بس و ما “چگونه چنین ننگ را به خود روا داریم”؟ عزیز, به قول هم ولایتی ها “ما اینیم”.

ایکاروس
ایکاروس
2 سال قبل

نظارت آقای عصاره نوعی بندبازی برای فرار از مواضع شفاف است. همانگونه که در دوبیانیه سیاسی دوکنگره “حزب چپ” است یعنی عدم شفاف گویی در عقاید و مواضع. دوبیانیه سیاسی دو کنگره را که مینگرید اگر اسم “حزب چپ” و یا فداییان را بردارید به هیچ وجه متوجه نمیشوید که این جریان چپ ومارکسیستی است.
از نشانه های بندبازی ایشان اینکه به گونه ای با انتقادات مطرح شده برخورد میکند تا ذهن مخاطبان را از مسئله اصلی منحرف کند. مثالهایی جالبی است.مثلا در مورد نظر حزب توده مبنی بر جدا شدن در آستانه کنگره دوم می گوید: ” در آستانه کنگره دوم هیچ جدایی از حزب چپ صورت نگرفته است” خب در قبل از ” آستانه کنگره دوم” چی ؟ بازهم هیچ جدایی نبوده است؟ موضوع بر سر جدایی عده ای است حال چه در آستانه و چه قبل از آستانه کنگره دوم.ایشان جدایی برخی افراد در سازمان اکثرت را که قرار بود در “حزب چپ” ادغام شود ولی نهایتا نشد و کار به انشقاق در بین آنها کشید نه “جدایی” که صرفا رفتن “آنها” به راه خود و “اینها” به راه خود میداند. این به هیچوجه اسمش جدایی نیست.!!!!!!!!
مورد دوم اینکه در پاسخ انتقاد حزب توده مبنی بر شرکت اعضای مرکزیت در رهبری “اتحاد جمهوریخواهان” و “شورای مدیریت گذار” ، فقط به انکارشرکت در “شورای مدیریت گذار اشاره میکند و نه “اتحاد جمهوریخواهان”
در جای دیگر اشاره میکند: “هر عضوی مطابق اساسنامه حزب چپ، حق دارد به اتحادهایی که مغایر اهداف حزب نیستند بپیوندد. ” خب موضوع بر سر همان اهداف “حزب” است که مبهم و غیر شفاف است و به راحتی میتوان هرشرکتی در دیگر سازمان ها را توجیه کرد.
از موارد دیگر مواضع ایشان ، پاسخشان به انتقاد وجود نظرات غیر مارکسیستی است که میگویند: “هیچ منبعی وجود نداشته و وجود ندارد که درون رهبری حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، نسبت به مارکسیسم نظرسنجی کرده باشد تا پیام حزب توده بتواند بنا بر آن ادعای فوق را بنماید.” مگر وجود نظرات غیر مارکسیستی در یک جریان را با نظر سنجی تشخیص میدهند؟ وقتی موضع شفاف در کلیدی ترین مفاهیم چپ و مارکسیستی ندارید نشان دهنده چیست؟ باید یک سازمان نظر سنجی بین المللی بیاید آن را نشان دهد؟
ایشان به درستی به مواضع شرم آورحزب توده در مورد “شکوفایی جمهوری اسلامی وخط امام” اشاره میکند ولی مشخص نیست در اینجا از موضع خودش صحبت میکند یا سازمان سابقش یا “حزب چپ” چون دقیقا همین موضع حزب توده در مورد جمهوری اسلامی را “سازمان اکثریت” که بخشی از مرکزیت “حزب چپ” را تشکیل میدهند نیز داشته اند و ما تا کنون از آنها نیز انتقادتمام و کمال و بررسی علل آن را از آنها ندیده ایم.

س - ف
س - ف
2 سال قبل

سخنی با مدیریت اخبارروز
جناب تابان امیدوارم برای این سیاست یک بام و دو هوای خود، توجیه موجهی داشته باشید. شخص شما بارها اعلام کرده اید از نشر مقالاتی که به مسائل درونی احزاب و سازمانهای اپوزوسیون می پردازد، معذوریم. حال چه شده است که برخورد یکی از اعضای حزب چپ با پیام حزب توده باعث شده شما به دیده-ی اغماض از این سیاست چشم بپوشید؟ شما حداکثر می توانستید چون پیام حزب توده به کنگره حزب چپ را در بخش “میز احزاب” به چاپ رسانده اید این مقاله-ی آقای عصاره را نیز در آنجا منتشر کنید. در ضمن حزب چپ ایران خود سایت دارد و آقای عصاره می توانست مقاله-ی خود را در آنجا به نشر بسپارد.
خواهش میکنم توضیح لازم ارائه بفرمائید تا شائبه-ی رفیق بازی و اینکه بعضی کسان مستثنی هستند پا نگیرد.

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل

سر انجام پس از مدت‌ها مقاله‌ای مستند و صادق در باب مهم‌ترین خصلت‌های سیاسی حزب توده: تکبر، استبداد، و تحقیر در برخورد با دگر اندیشان چپ. زمانی با اتکا بر اتحاد شوروی، مخالفین چپ را “ترب چه‌های پوک” خطاب کرد و امروز پس از گذشت ۴ دهه شکست سیاسی در ایران و ۳ دهه شکست سوسیالیسم پادگانی در جهان، حزب توده نمیتواند برخورد “ارباب و رعیتی” با دیگران را کنار بگذرد. به جز دلالل سنتی و دیرپای حزبی، سترون شدن سیاسی حزب، شکست محتوم در جذب نسل جوان، و در آستانه انقراض نسلی قرار گرفتن، این حزب و شعبات مختلفش را همچنان در ورطه استیصال نگاه داشته ا‌ند.

و با تشکر از آقای عصاره!

چپ واقعی
چپ واقعی
2 سال قبل

من هیچ ارتباطی با حزب نداشته و ندارم. اما وقتی با خواندن ادعای مارکسیست بودن مشتی چپ‌های بریده که به نرخ روز نان می خورند، عرق شرم بر پیشانی ام می نشیند.
تا قبل از فروپاشی گلو پاره می کردند که مر حله انقلاب کدام است، دمکراتیک یا سوسیالیستی!؟ بعد از فروپاشی چنان سر سفره امپریالیسم کاسه لیسی می کنند که فرصت پاک کردن دهان خود را هم ندارند.

راحله طارانی
راحله طارانی
2 سال قبل

انتقادات حزب توده ایران به حزب چپ ایران انتقادات مهم و حائزاهمیتی است که از طرف رفقای داخل کشور هم مطرح شده است. توجه به مشکلاتی که هم رفقای داخل و هم حزب توده ایران مطرح کرده اند وهم خود من، به عنوان یکی از اعضای سابق حزب چپ، شاهد آن بوده ام برای حزب چپ حیاتی است. به نظر من اگر به آنها توجه نکند از چپ ، با این روندی که طی می کند، جزنام چپ چیز دیگری برایش باقی نخواهد ماند.
توضیحات آقای عصاره نمک روی زخم شده است! من شاهد روشهای غیردمکراتیک و دفاع قاطع ایشان از شورای مدیریت گذاربوده ام. ایشان چطور می تواند این واقعیت را منکر شود که در حزب چپ دو عضویتی با سازمان اکثریت ممنوع است ولی با شورای مدیریت گذار، مجاز!! اعضایی که از اکثریت استعفا ندادند را از حزب چپ راندند ولی در حزب اعضایی دارند که عضو شورای مدیریت گذار آقای شهریار آهی هستند! یا اعضایی جذب کرده اند که طرفدار ترامپ هستند یا اعضایی که ازحزب صهیونیستی به اصطلاح کمونیست کارگری دفاع می کنند و … دردناک است
البته با همه این ها رفقای بسیار ارزشمند و صادق و زحمتکشی هم در حزب چپ داریم که برای آرمانهای عدالتخواهانه تلاش می کنند. امیدوارم با تلاش آنها این روند راست روی در حزب چپ متوقف شود.

كاوه
كاوه
2 سال قبل

این همه بررسی از یک پیام که انصافا حزب توده ، لسیار منطقی و بدور از حاشیه نوشته شده و نظراتش را بدون مصلحت نوشته جای تشکر دارد . لازم نیست برخورد تخریبی نمود . هواداران فداییان داخل کشور نیز همین دغدغه را دارند و بیشتر از حزب سوال کردند .مگر شیوه مبارزه برای منافع طبقه کارگر فرق کرده ؟ یعنی سرمایه داری مهربانتر شده ؟ بلاخره حزب چپ ، سوسیالیسم قبول داره یا سوسیال دمکراسی را ؟ نمیدانم چرا از کلمه ایدئولوژی میترسید؟ مگر مبارزه و تلاش برای ایجاد جامعه عاری از فقر و استثمار ، بدون ایده میشود ، مگر ایده اولوگ داشتن بده ؟ مگر بدون ایدئولوژی میشود دیدگاه داشت و مبارزه جدی کرد ؟ شوخی از این تیپ بس است . صد تا جریان چپ شدید و همه با هم مشکل دار و به این مشکل دار یودن هم مینازید ! باعث تاسف است که به مخالفت با حزب توده افتخار میکنی و حرف هایی را تکرار میکنی که سالها بلندگوهای سرمایه اعلام میکنند . خیلی خیلی متاسفم

پیام
پیام
2 سال قبل
پاسخ به  كاوه

با سلام
شایسته است که رفقای حزب توده ایران فقط یک بار از نحوه برخورد خود به جریانات دیگر انتقاد کنند.
تبریک این حزب خطاب به حزب چپ ایران (فدائیان خلق) غیر سیاسی.غیر مسئولانه وغیر…بود.
با احترام

دوستی
دوستی
2 سال قبل
پاسخ به  پیام

دوست عزیز حزب چپ حدود چهل روز پیش در پیام تبریک ۸۰ سالگی حزب توده ایران از جمله چنین نوشت:

در کنار دستآوردها، حزب خطاهای سنگینی در عرصه سیاسی و تشکیلاتی داشت که در راس آن تحلیل نادرست از رژیم برآمده از انقلاب بهمن، سیاست حمایت قاطع از آن براساس تئوری راه رشد غیرسرمایه داری و بر این پایه تنظیم مناسبات خود با دیگر نیروهای سیاسی ایران بود. سیاستی که به اعتبار حزب و به جریان چپ ایران لطمه جدی زد. بیانیه حزب بمناسبت هشتادمین سالگرد با برخی خطاها تماس گرفته و “تمرکز سیاست‌های حزب بر مبارزۀ ضد امپریالیستی و کم توجهی به حقوق و آزادی های دموکراتیک” را نقد کرده است. ولی این خطا را نمی توان تنها با کم بها دادن به این و یا آن وجه از سیاست حزب توضیح داد. به باور ما بدون نقد دیدگاهی از آن، احتمال تکرار خطا، ولو عرصه ها و اشکال دیگر باقی خواهد ماند. امیدواریم نقد آن سیاست ها تعمیق یابد، استنتاجات ضرور از آن گرفته شود و در دیدگاه، برنامه و سیاست های حزب بازتاب پیدا کند.

دوست عزیز نظرتان چیست؟ در تبریک ۸۰ سالگی چنین پیامی. گمان می کنید که شایسته است رفقای حزب چپ از برخورد خود انتقاد کنند یا فقط اگر حزب توده چنین پیامی بدهد ناپسند است؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


23
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x