پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

موضع کمونیست ها نسبت به جنگ امپریالیستی در اوکراین – میکوس موتّاس- هاتف رحمانی

ماهیت امپریالیستی جنگ در بیانیۀ مشترک اخیر، که به ابتکار احزاب‌کمونیست یونان، ترکیه، مکزیک و حزب کارگران اسپانیا منتشر و از سوی 68 حزب کمونیست و سازمان‌های جوانان کمونیست امضا شده است به روشنی وبه دقت بازتاب یافته است. جمع بست بیانیه جوهرآن‌چه را که باید موضع کمونیست‌ها درجنگ امپریالیستی باشد ...

ماهیت امپریالیستی جنگ در بیانیۀ مشترک اخیر، که به ابتکار احزاب‌کمونیست یونان، ترکیه، مکزیک و حزب کارگران اسپانیا منتشر و از سوی ۶۸ حزب کمونیست و سازمان‌های جوانان کمونیست امضا شده است به روشنی وبه دقت بازتاب یافته است. جمع بست بیانیه جوهر آن‌چه را که باید موضع کمونیست‌ها در جنگ امپریالیستی باشد دربر می‌ گیرد

تقابل بین امپریالیستی میان قدرت‌های ارو- آتلانتیک (امریکا، ناتو، اتحادیه اروپا) و روسیه در اوکراین به ناچارعدم توافق ایدئولوژیک- سیاسی و مغایرت‌های مزمنی را که در جنبش جهانی کمونیستی وجود دارد آشکارمی‌کند.

تجاوز روسی و جنگ دراوکراین به‌طور قطعی تصورغلطی را که در بخشی از جنبش کمونیستی در رابطه با مسئله امپریالیسم وجود دارد برجسته می‌کند. تعدادی از نیروهای خود “کمونیست خوانده” یا قادر نیستند یا عمدا از درک امپریالیسم با معیارهای لنینیستی اجتناب می‌کنند. درحقیقت، آن‌ها اقتصاد را از سیاست جدا می‌کنند، ازاین واقعیت که رقابت بین انحصارات اساس تشدید ستیزه‌های بین‌المللی است چشم می‌پوشند و به صورت یک جانبه‌ای روی سیاست خارجی تهاجمی کشورها و ائتلاف‌های ویژه‌ای (یعنی امریکا، ناتو، اتحادیه اروپا) تمرکزمی‌کنند. 

دراین راه، “تجاوزامپریالیستی” به‌صورت یک سویه، ترویج تئوری‌های سفسطه‌آمیزدربارۀ” جنگ چندقطبی” که (درآن) مراکز قدرت متعدد یک دیگر را کنترل می‌کنند، از این رو (این جنگ ها) به “جهان صلح آمیزی” منجرمی‌شود تفسیرمی‌شود. این درک درمیان جنبش کارگری- مردمی این توهم را پخش می‌کند که (وجود) یک سرمایه‌داری “غیرمهاجم”، سرمایه‌داری به اصطلاح “مسالمت‌جو” امکان پذیراست.

 در مقالات، تحلیل‌ها وبیانیه‌های احزاب کمونیست و گروه‌ها در بارۀ جنگ اوکراین می‌توان تصورات نادرست معینی را دربارۀ نظریه لنینی امپریالیسم یافت.

آن‌ها امپریالیسم را با جدا کردن اقتصاد از سیاست تفسیرمی‌کنند. ازاین‌رو روی جنبه‌های سیاسی (تجاوزهای نظامی، سیاست خارجی تهاجمی، نابرابری در شکل دادن به سیاست و تصمیم گیری وغیره) تمرکز می‌کنند، و عنصرمسلط امپریالیسم، جوهر اقتصادی آن‌، که انحصار را ایجاد وغالب می‌کند درجایگاه دوم قرارمی‎دهند.

  1. آن‌ها رتبه کشورها در هرم امپریالیستی را به صورت نمادین و تغیرناپذیرمی‌بینند، انگار که زمان متوقف شده و هیچ بازآرایی پایداری درمتن توسعه نامتوازن امپریالیسم وجود ندارد. از این‌رو، مثلا، کشورهای سرمایه‌داری که در راس هرم امپریالیستی قرار ندارند عملا از مشارکتشان در شکل دادن و اجرای سیاست خارجی تهاجمی “تبرئه” می‌شوند.
  2. آن‌ها از درک آن‌که مشخصه‌های مشترک تمام کشورهای سرمایه‌داری، صرف نظراز تفاوت‌های کمی و کیفی آن‌ها که به صورت دیالکتیکی هم زیستی دارند، برپایه جوهر اقتصادی امپریالیسم (انحصار) پدیدارمی‌شود درمی‌مانند، یا حتی بدتر، ازدرک آن خودداری می‌کنند.
  3. آن‌ها با جداکردن مبارزۀ جنبش مردمی ازهدف سرنگون کردن قدرت سرمایه به ایجاد” جبهه های ضدامپریالیستی/ ضد فاشیستی ” اولویت می‌دهند. از این‌رو تضاد بنیادی (کار- سرمایه) را با اشکال دیگری ( امپریالیسم و ضد امپریالیسم، فاشیسم و ضد فاشیسم) جایگزین می‌کنند که به نوبه‌ی خود به ائتلاف‌هایی که ازمحتوای اجتماعی – طبقاتی خود تهی هستند منجرمی‌شود.

دیدگاه فوق به “تولد” روایت‌هایی ضد دیالکتیکی، فرصت‌طلبانه دربارۀ امپریالیست‌های “خوب” و “بد”، درباره بلوک‌های “ضدامپریالیستی” به رهبری چین و روسیه، دربارۀ “دموکراتیزه کردن روابط بین المللی” وغیره، رسیدن به نتیجه‌ی فراخواندن طبقه کارگر به جمع شدن زیر بیرق‌های بیگانه با منافع آن، تحت دست‌آویزهای مختلف( یعنی محافظت / رهاسازی مردم دونباس، نازی زدایی و غیرنظامی سازی اوکراین، وغیره) کمک می‌کند.

نمونه بارزآن قطعنامه حزب کمونیست اسپانیا( که در دولت ائتلافی ضد کارگری سوسیال دموکرات PSOE و Unidas Podemosشرکت دارد) در پایان ژانویه است، که به رشته‌ای از توهم‌ها درباره تقابل امریکا- ناتو- اتحادیه اروپا با روسیه دامن می‌زند (۱). ریاکاری رهبری حزب کمونیست اسپانیا ازاین حقیقت آشکارمی‌شود که قطعنامه، در راس همه، خواهان “منحل کردن ناتو” در زمانی است که همان حزب در دولتی شرکت دارد که برای ناوگان ناتو در دریای سیاه کمک فراهم می‌کند!

موضع حزب کمونیست فدراسیون روسیه در موضوع جنگ اوکراین، نا امید کننده – اما براساس مسیر سیاسی آن قابل انتظار- است. حزب کمونیست فدراسیون روسیه به‌جای اتخاذ موضع علیه جنگ امپریالیستی به‌راه افتاده از سوی طبقه بورژوازی روسیه، طرف رئیس جمهور پوتین را می‌گیرد، چیزی که در بیانیه‌ها و نیزاظهارات اخیرگنادی زیوگانف دبیرکل آن، که تقریبا تمام حکایت‌های دولت روسیه را می‌پذیرد بازتاب می‌یابد (۲). 

برخلاف حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، حزب کارگران کمونیست روسیه با انتشار بیانیه‌ای تایید می‌کند که اهداف واقعی کرملین تقویت موضع امپریالیسم روسیه در صحنه سیاسی جهان است، و یادآور می‌شود که منبع جنگ در “تضادهای بین امپریالیستی” نهفته است. حزب کارگران کمونیست روسیه از به رسمیت شناختن “جمهوری‌های خلق ” دونباس از سوی پوتین استقبال می‌کند، اما هم زمان خاطرنشان می‌کند: ” نه ارباب‌ها، بلکه کارگران هردو طرف کشته خواهند شد. مردن برای برادران طبقاتی ارزشمند است، اما مردن و کشتن برای منافع اربابان احمقانه، جنایتکارانه وغیرقابل پذیرش است” (۳).

متاسفانه تعادادی از احزاب کمونیست از ترسیم استنباط شایسته از بحران بین امپریالیستی دراوکراین درمانده‌اند. تعدادی از آن‌ها تاجایی پیش رفتند که به تجاوز روسیه به‌عنوان “اقدام نظامی قانونی” اشاره می‌کنند، درعین‌حال احزاب دیگری به صورت علنی در راهپیمایی‌های هوادار روسیه شرکت می‌کنند که درآن‌ها پرچم سرخ با داس و چکش با نمادهای تزاری ( یعنی پرچم جمهوری‌خلق دونتسک) همزیستی می‌کند.

روشن است نیروهایی که چنین دیدگاه‌هایی را می‌پذیرند از درک آن‌که ائتلاف‌ها در سیستم امپریالیستی موقت، دائما درحال تغییر، دقیقا مانند روابط قدرت هستند درمی‌مانند. وظیفه جنبش کمونیستی گرفتن طرف این یا آن امپریالیست و تلاش برای ایفای نقش در روابط بین امپریالیست‌ها نیست. و.ا.لنین نوشت،” طبقه کارگر، درموردی که آگاه است، از هیچ گروه ازغارتگران امپریالیستی حمایت نخواهد کرد”، درعین حال در اثراستثنایی خود”زیر پرچم دروغین” تصریح کرد:” دمکراسی امروزی تنھا موقعی که به این و یا آن بورژوازی امپریالیست ملحق نشود، تنها زمانی که بگوید ھر دو طرف به‌‌طور یکسان بد ھستند، و زمانی که خواھان شکست بورژوازی امپریالیست درھمۀ کشورھا باشد حقانیت خود را حفظ می‌کند. ھر تصمیم دیگری درحقیقت ناسیونال – لیبرالی است و چیز مشترکی با انترناسیونالیسم راستین نخواھد داشت. (…) در واقعیت، اکنون صرف نظر از آن‌که بعدا چه “سایه” ای ممکن است باشد، در سایه بورژوازی ارتجاعی امپریالیستی هیچ صحبتی ازدنبال کردن دموکراسی امروز نمی‌تواند وجود داشته باشد (۴).

درک “حمایت کردن ازامپریالیست کمترمتجاوز” کاملا ضد لنینیستی و ضد منافع مردمی است. آری، البته ناتو جنایتکارترین، بربرمنشانه‌ترین ائتلاف امپریالیستی پس ازجنگ جهانی دوم با ده‌ها دخالت خون‌بار در خاورمیانه، بالکان و افریقای شمالی است. آری دولت‌های امریکا، با همدستی اتحادیه اروپا، دشمن شماره یک برای صلح بشری بوده‌اند وهستند. آری مبارزه علیه ائتلاف امپریالیستی ناتو و اتحادیه اروپا بیش از همیشه به موقع و ضروری است. اما همه این‌ها نقش عینی روسیه سرمایه‌داری را به‌عنوان قدرت امپریالیستی قدرتمندی که با بلوک ارو – آتلانتیک رقابت می‌کند نفی نمی‌کند.  و روسیه هم به‌عنوان یک چنین قدرت امپریالیستی، دشمن منافع خلق‌ها است.

نمونه ارائه شده از سوی لنین، که نشان می‌دهد طبقه کارگرمطلقا هیچ دلیلی برای کشاندن خود پشت آرزوهای این یا آن امپریالیست ندارد، به شدت مناسب امروز است: ” یک کشور، مثلا، سه چهارم افریقا را درتصرف دارد، درحالی که کشور دیگری یک چهارم آن‌را در تصرف دارد. ما باید برای کدام طرف آرزوی موفقیت بکنیم؟ {…} این مسئله دموکراسی امروزنیست تا به کشور قبلی برای دفاع از “حق” خود برای سه چهارم افریقا، یا به کشوردیگر(حتی اگر ازلحاظ اقتصادی درحال توسعه سریع‌تراز قبلی باشد) برای غلبه برسه چهارمی‌ها کمک کند”(۵).   

آیا کسی وجود دارد که باورکند روسیه‌ی انحصارات بزرگ (به خصوصی در بخش انرژی)، صدور سرمایه عظیم و الیگارشی مالی امروز در راستای حمایت از”قانون بین المللی” مخالف ناتو است؟ آیا کسی وجود دارد که واقعا باورکند که روسیه سرمایه‌داری امروز، که توسط”دانشجویان” یلتسین، سابچاک و دیگر ضدانقلابی‌ها اداره می‌شود، اوکراین را به‌خاطر نجات مردم دونباس از گردان‌های نازی اوکراین مورد تجاوز قرار داده است؟ آیا کسی وجود دارد که واقعا باورکند که سربازان روسیه که اکنون در حال جنگ دراوکراین هستند درحال انجام نوعی “وظیفه ضد امپریالیستی” علیه نیروهای ارو – اتلانتیک هستند؟

مسیر روسیه سرمایه‌داری از زمان غلبه ضد انقلاب کم و بیش شناخته شده است. ما یادآوری می‌کنیم که رقیب کنونی ناتو زمانی متحد پیمان آتلانتیک شمالی بود. در سال ۱۹۹۴ روسیه به “شراکت ناتو برای صلح”  پیوست. درسال ۱۹۹۷ مسکو و واشنگتن دی سی ” اعلامیه تاسیس” همکاری را امضا کردند. در سال ۲۰۰۲، تحت ریاست‌جمهوری پوتین ، “شورای ناتو- روسیه”، معروف به بیانیه روم، تاسیس شد. درآن زمان، قدرت سرمایه روسیه هم سطح امروزنبود. درطی سال‌ها، طبقه بورژوازی روسیه قدرت خود را هم در داخل و هم درخارج تحکیم وتثبیت کرد، گروه‌های انحصاری روسی سرمایه انباشتند و به صورت قابل توجهی کسب و کار خود را گسترش دادند(۶). به محض آن‌که روسیه جایگاه خود را در هرم امپریالیستی به روز کرد و قادر به رقابت با امریکا و اروپا شد، سیاست خارجی مسکو، به سوی مبارزه و برخورد با نیروهای ارو- آتلانتیک وارد مسیرتازه‌ای شد. قطعا، گسترش تهاجمی ناتو به اروپای شرقی و بالتیک در شکل دادن به سیاست خارجی روسیه نقش قاطعی بازی کرد.

درماه فوریه ۲۰۰۷، ولادیمیر پوتین در طی سخنرانی رسوای خود درکنفرانس امنیت مونیخ هدف راهبردی طبقه بورژوازی روسیه را با دفاع حتی فعال‌تر و تهاجمی‌تر ازارتقا جایگاه خود درسیستم جهانی امپریالیستی و گسترش نفوذ سرمایه روسیه در دیگر نقاط جهان آشکار کرد (۷). گسترش رقابت در سال ۲۰۰۸ با جنگ درگرجستان وانشعاب اوستیای جنوبی و آبخازیا شکل جنگ مسلحانه  به خود گرفت. پنج سال بعد کودتای – مورد حمایت امریکا و اتحادیه اروپای- اوکراینی‌ها (ارومیدان) رخ داد، که اندکی بعد با الحاق کریمه به روسیه دنبال شد. الحاق کریمه به اوج رقابت بین امپریالیستی میان مسکو و قدرت‌های ارو-آتلانتیک منجرشد، چیزی که امروزدرجنگ دراوکراین بازتاب می‌یابد.  

نیروهای به اصطلاح ” کمونیستی” که آشکار یا نهان، طبقۀ کارگر را به همراهی با آرزوهای روسیه دعوت می‌کنند، از استدلال بی پایه‌ای که پیروزی احتمالی روسیه در اوکراین به “شکست” (یا “عقب نشینی”) ناتو، ارو- آتملانتیک و غیره منجر می‌شود استفاده می‌کنند. این نتیجه‌گیری از کجا می‌آید؟ حتی اگر گسترش به شرق ناتو متوقف شود، تجاوز روسیه سبب گرایشی بسیجی در اردوی ارو – اتلانتیک، افزایش بودجه‌های نظامی و تجدید نظامی آلمان شده است. هم زمان، نیروهای هوادارناتو در سوئد و فنلاند فرصت را برای پیشرفت وترویج نزدیکی کشورهایشان به ائتلاف امپریالیستی مناسب یافته‌اند. کلمات فرمانده نظامی سابق ناتو، ژنرال جیمز استاوریدیس، منش نماهستند. او در مصاحبه تازه‌ای با تاکید بر تجاوز روسیه به اوکراین غرب را به تقویت دفاع خود برانگیخه و گفته است:

” ولادیمیر پوتین ممکن است بهترین چیزی باشد که تاکنون برای ائتلاف ناتو رخ داده است” (۸).

استنتاج بنیادی این است: طبقۀ کارگر، مردم، هیچ منفعتی از پیروزی این یا آن قدرت امپریالیستی ندارند. موضوع اساسی درهر جنگ آن است که کدام طبقه، برای چه هدفی و درچه مرحله ای از توسعه تاریخی آن جنگ را انجام می‌دهد. این قطب‌نمایی برای جنبش کمونیستی، برای کاربست تجربه تاریخی و تفسیر واقعیت با تئوری گران‌بهای مارکسیستی – لنینیستی به‌عنوان خط راهنما است.

همان‌طورکه جنگ دراوکراین با پی‌آمدهای بی‌شمار برای مردم اوکراین و روسیه ادامه دارد، این امید وجود دارد که تعدادی از احزاب کمونیست و کارگری درموضع خود ماهیت امپریالیستی جنگ را روشن کنند، طرح‌های جنایتکارانه امریکا- ناتو- اتحادیه اروپا و نیز تجاوزغیرقابل قبول روسیه را محکوم و از اتخاذ موضع بین امپریالیست‌ها خودداری کنند.

این موضع در بیانیۀ مشترک اخیر، که به ابتکار احزاب‌کمونیست یونان، ترکیه، مکزیک و حزب کارگران اسپانیا منتشر و از سوی ۶۸ حزب کمونیست و سازمان‌های جوانان کمونیست امضا شده است به روشنی وبه دقت بازتاب یافته است. جمع بست بیانیه جوهرآن‌چه را که باید موضع کمونیست‌ها در جنگ امپریالیستی باشد دربرمی‌گیرد: «منافع طبقۀ کارگر ولایه‌های مردمی ما را به تقویت معیار طبقاتی درتحلیل رخ‌دادها، به ترسیم مسیرمستقل خود علیه انحصارات و طبقات بورژوازی، برای سرنگونی سرمایه‌داری، برای تقویت مبارزۀ طبقاتی علیه جنگ امپریالیستی، برای سوسیالیسم، که بیش از همیشه به‌موقع و ضروری است ملزم می‌سازد.”

یادداشت ها:


۱) Open letter of the International Relations Section of the CC of the KKE about the Resolution of the CP of Spain: https://inter.kke.gr/en/articles/Open-letter-of-the-International-Relations-Section-of-the-CC-of-the-KKE-about-the-Resolution-of-the-CP-of-Spain/
۲) See: http://solidnet.org/article/CPRF-Gennady-Zyuganov-It-is-time-to-put-a-stop-to-NATOs-actions-to-turn-Ukraine-into-a-Fascist-state/ as well as http://solidnet.org/article/CP-of-the-Russian-Federation-The-People-of-Ukraine-Must-Not-Be-a-Victim-of-World-Capital-and-Oligarchic-Clans.-Statement-of-the-CPRF-CC-Presidium
۳) Russian Communist Workers’ Party on Ukraine war: http://www.idcommunism.com/2022/02/russian-communist-workers-party-on-ukraine-war.html

متن فارسی را می توان در این آدرس خواند:
https://www.akhbar-rooz.com/143209/1400/12/10/

۴) V. I. Lenin. “Under a False Flag”,  Lenin Collected Works, Progress Publishers, [197[4]], Moscow, Volume 21, pages 135-157. https://www.marxists.org/archive/lenin/works/1915/mar/x01.htm

ترجمه فارسی زیر پرچم دروغین : http://www.ofros.com/maghale/lenin_bzpd.pdf

۵) V. I. Lenin. “Under a False Flag”,  Lenin Collected Works, Progress Publishers, [197[4]], Moscow, Volume 21, pages 135-157. https://www.marxists.org/archive/lenin/works/1915/mar/x01.htm  
۶) Russia’s GDP in 1996 was $419.5 billion, in 2006 it surpassed $1 trillion and this year (2022) it is estimated in $1.75 trillion.
۷) A characteristic part of President Putin’s speech was his reference to the fact that, at that time, foreign companies in Russia owned 26% of the – extremely significant and profitable – energy sector.
۸) A former NATO commander says Russian President Vladimir Putin ‘may be the best thing that ever happened to the NATO alliance’: https://www.businessinsider.com/former-commander-putin-may-be-best-thing-ever-happened-nato-2022-3
۹) Joint Statement of Communist and Workers’ Parties on the War in Ukraine: https://www.idcommunism.com/2022/02/ukraine-war-joint-statement-of-communist-and-workers-parties-no-to-imperialist-war.html 

https://www.idcommunism.com/2022/03/the-stance-of-communists-towards-the-imperialist-war-in-ukraine.html

https://akhbar-rooz.com/?p=145849 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
F Sharifi
F Sharifi
2 سال قبل

دیکتاتور با تجربه ای از نوع پوتین کمتر از امپریالیست های امریکایی دچار خطا راهبردی شده بود !
ولی جنگ و حمله به اکرایین اشتباه بزرگ استراڑیک دیکتاتور و پایان کار وی خواهد بود !

پوتین والیگارشی سرمایه داری و فاسد روسیه ، مسبب مرگ ده ها هزار انسان ، فقر و نابودی اکرایین و همچنین نابودی اینده روسیه خواهند بود .!

میم حجری
2 سال قبل

در اوکراین
جنگ اولیگارشیسم روس با اولیگارشیسم اوکراین
از سویی
و
جنگ زرگری خونین اولیگارشیسم روس با امپریالیسم
از سوی دیگر
جریان دارد.

 دلیل تشکیل قارچ اولیگارشیسم
در جوامع سابقا سوسیالیستی
فقدان بورزوازی (طبقه متوسط) بوده است.
اولیگارشیسم انگلتر از امپریالیسم است.
بورژوازی انحصاری
 نتیجه رشد بورژوازی رقابت آزاد است.
اولیگارش ها اما ریشه طبقاتی ندارند.
 قارچ واره اند.
چه بسا مثل پوتین عضو کاگ ب بوده اند و یکشبه میلیاردر شده اند

خواننده
خواننده
2 سال قبل

افشای کمونیستهای سازشکار با امپریالیستهای غرب و شرق خوب، اما لنینیسم به استالینیسم و تروتسکیسم می انجامد و کارگران، مثل کارگران روسیه، عاقبت به خیر نخواهند شد.

کیا
کیا
2 سال قبل

” ولادیمیر پوتین ممکن است بهترین چیزی باشد که تاکنون برای ائتلاف ناتو رخ داده است”
تحلیلی مارکسیستی و کاری در این برهه

کاوه
کاوه
2 سال قبل

حداقل اسامی آن احزاب و گروه‌ها که این اعلامیه را امضا کرده اند بنویسید.این چه جور اطلاع رسانیه. اینکه تحلیل شخصیه.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x