یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

مصیبت نازنین زاغری رتکلیف بی فایده بودن تحریم های اقتصادی را نشان می دهد

این سلاح خالی سیاست خارجی در عین ناتوانی در دستیابی به هر نتیجه ای، بهایی انسانی را تحمیل می کند

نازنین زاغری رتکلیف و انوشه عاشوری قربانی جدیدترین سلاح زورگیری غرب شده‌اند. عکس: AP

مترجم: سایمون جنکینز ستون نویس گاردین با نمونه ی نازنین زاغری که سال ها قربانی یک گروگانگیری ماند، سیاست تحریم های دولت های آمریکا و انگلستان را مورد انتقاد قرار داده و نوشته است این تحریم ها در هر جا که برقرار شده است به سرکوب بیشتر مخالفان و تثبیت قدرت های سلطه گر انجامیده است

شادی آزادی دو بریتانیایی از زندان ایران نباید دیپلماسی کثیفی را که از مصیبت آنها آشکار شد پنهان کند. نازنین زاغری رتکلیف و انوشه عاشوری قربانی جدیدترین سلاح زورگیری غربی شده اند که با تمام ناتوانی، خود را به نمایش گذاشته است.

اصل قضیه مورد مناقشه نیست. بریتانیا ۴۰۰ میلیون پوند برای تجهیزات نظامی تحویل‌نشده به ایران بدهکار است. بریتانیا رژیم تهران را نامطلوب می دانست. همچنین همراه با آمریکا و دیگران گفته است نباید اجازه ساخت نیروگاه های هسته ای را به آن داد.این بیزاری پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران، شکل نسبتاً جدیدی از تجاوز بود: یک تحریم تجاری فراگیر. ایرانیان با سلاحی به همان اندازه قرون وسطایی تلافی کردند: گروگانگیری. ماجرایی از دوگانگی دیپلماتیک، ناسازگاری و بی کفایتی که از همه طرف به دنبال داشت.

زمانی که شاه ایران سقوط کرد، حداقل قابل تصور بود که این کشور، مانند پاکستان، به یک کشور نیمه دموکراتیک و دوست غرب تبدیل شود. اما آمریکا و بریتانیا رفتار درستی را تنظیم نکردند. هر مداخله منطقه ای – با تحریم های شدیدتری مجازات می شد. آیت‌الله‌ها و سپاه پاسداران نظامی با هر رگبار القاب توهین‌آمیز دیپلمات‌های غربی، قوی‌تر می‌شدند.

تحریم ها و طرد تجار و روشنفکران، ایران را به مسیری برای مخالفت بالقوه راند؛ و در عین حال توده مردم ایران را فقیر کرد. این سیاست کاملا بر عکس عمل کرد. ایران امروز با افراطی ترین دولت در دهه های گذشته مواجه است. جدای از یک آرامش کوتاه در دهه ۱۹۸۰، ایران برای تقریباً نیم قرن در محاصره اقتصادی و فرهنگی قرار داشته است، بنابراین به عنوان ام القرای بنیادگرایی اسلامی حفظ شده است و دائماً منطقه را بی ثبات می کند.

تقریباً هیچ مطالعه آکادمیک در مورد گسترده ترین و «شیک ترین» سلاح درگیری بین المللی، یعنی تحریم وجود ندارد. آمریکا حدود ۳۲ کشور مستقل را مشمول این یا آن تحریم کرده است. کنفرانس‌هایی که من در این موضوع شرکت کرده‌ام، درباره اعمال تحریم‌ها و آسیب‌های وارد شده، بدون توجه به اهدافی که هرگز به دست نیامده‌اند، بحث می‌کنند. «جنگ علیه الیگارشی‌ها» یک هدف همیشکی این تحریم هاست، به این می ماند که سیاستمداران برجسته و شوالیه‌های زره ​​پوش به یکدیگر حمله کنند.

تحریم ها قربانیان خود را به لایه های محافظ می کشانند. نتیجه خیره کننده است. تقریباً هر کشوری که توسط غرب تحریم شده است، سرکوب مخالفان شدیدتر و ساختار قدرت ریشه‌دارتر شده است. اگر من حاکم کوبا، کره شمالی، ایران، سوریه، روسیه، ونزوئلا، زیمبابوه یا میانمار ِ تحریم شده بودم، درخواست می‌کردم که تحریم‌ها باقی بماند. در مورد صربستان، افغانستان، عراق و لیبی که تحریم شده‌اند، پس از شکست تحریم‌ها، تمام این کشورها قربانی مداخله نظامی بعدی غرب شدند که عمدتاً فاجعه‌بار بوده است.

معدود منتقدانی که تلاش کرده اند تأثیر این تحریم ها را بررسی کنند، بیهوده در جستجوی معنایی در آن بوده اند. ریچارد هاس مورخ، شیفته محبوبیت «پارادوکسیکال» آنها بود. وی خاطرنشان کرد که “هزینه های اقتصادی، بشردوستانه و سیاست خارجی تحریم های آمریکا بسیار بیشتر از منافع آن است.”… نوام چامسکی، فیلسوف، مدت‌هاست که علیه ظلم و بی‌رحمی تحریم ها مبارزه کرده است، در حالی که دانیل گریسوولد، اقتصاددان، محاسبه کرده است که تحریم ها تا ۲ میلیارد دلار در سال برای آمریکا ضرر دارند و تنها به “فقیرترین و آسیب‌پذیرترین کشورهای مورد تحریم” آسیب می‌رسانند.

در مورد بحران اوکراین، کارشناسان تحریم در موسسه آمریکایی پترسون برای اقتصاد بین‌الملل نمی‌توانند نشانه‌ای بیابند که شدیدترین تهاجم اقتصادی در تاریخ مدرن «کوچک‌ترین مدرکی به دست داده باشد که مسکو مسیر خود را تغییر خواهد داد و خود را در چشم‌ها «بازسازی» خواهد کرد. در غرب؛ بهترین امید ظاهراً این است که چین ممکن است از حمله به تایوان منصرف شود.

پاسخ مستقیم طرفداران تحریم این است که آنها بهتر از جنگ هستند. انگار غرب موظف است در هر جایی که رژیم های شیطانی وجود دارند، «کاری انجام دهد». این برای سیاستمداران دموکرات اسلحه بدون خشونت به نظر می رسد. این یک روش سریع بدون نیاز به اعتبار سنجی است. به همین دلیل است که هر روزه از چپ و راست در کریدور وست مینستر برای «تحریم‌های سخت‌تر» فریاد می‌زند، مثل ژنرال‌های جنگ جهانی اول که خواستار نیروهای بیشتر و بیشتری برای «پیشروی» می شدند.

تجربه زاغری-رتکلیف حداقل ممکن است نشان دهد که اگرچه تحریم ها به هدف خود نمی رسند، اما بهای انسانی دارند. آنها مانع از احیای روابط بین کشورهای متخاصم می شوند. آنها تأثیر آزادسازی تجارت و مبادلات فکری و بشردوستانه را انکار می کنند. قدرت نرم در تحریم ها جایی ندارد. بدتر از آن، از آنجایی که تحریم ها بسیار ملایم هستند، بازگشت آنها تقریبا غیرممکن است. جیمز کلورلی، وزیر بریتانیایی، به برنامه امروز رادیو ۴ بی‌بی‌سی گفت که تحریم‌ها تا زمانی که ایرانی‌ها «رفتارشان را تغییر ندهند» ادامه خواهند داشت.

اگر اتفاق عجیبی نیفتد، اوکراین باید ریاکاری «عصر تحریم» را افشا کند. بریتانیا در خاورمیانه پرسه می‌زند و برای سوخت ارزان‌تر التماس می‌کند تا بتواند وانمود کند که با حفاری نکردن خود، سیاره زمین را نجات می‌دهد. این کشور مجبور بوده است با رژیمی به نام ایران، که ادعا می کند از آن متنفر است، سر و کار داشته باشد، در حالی که به عربستان سعودی التماس می کند. همه به خاطر تحریم ها. آیا دیپلماسی بریتانیا تا به حال این طور کثیف به نظر می رسیده است؟

منبع: گاردین. این متن توسط کمال فرهمند برای اخبار روز ترجمه شده است

https://akhbar-rooz.com/?p=146318 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
م. شاد
م. شاد
2 سال قبل

آموزنده بود، ممنون.
هیچ کار دولتها درست در نمی آید. در چهارچوب سرمایه داری، در پس هر کار خوبی، یک نقشه پلید نهفته است. به سیستم اجتماعی امروز بدبین باشید، کمتر صدمه خواهید دید و بهتر فکر میکنید و بهتر زندگی میکنید، هر چند از فساد جامعه طبقاتی هرگز نمیتوان در امان بود.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x