شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

موجِ تازه‌ی خروجِ انبوهیِ مَردُم از کلیساها در آلمان – محمدرضا مهجوریان

اخیراٌ در برخی از رسانه‌های آلمان گزارش‌هایی در باره‌ی دورِ تازه‌ای از خروجِ ده‌ها هزار عضو از هر دو کلیسای بزرگِ مسیحی، یعنی کلیسای کاتولیک و پروتستان، منتشر شده است. خبر این است که اداره‌ها و نهادهایی که مسئولِ ثبتِ درخواست‌های لغوِ عضویت در کلیساها هستند از پسِ انجام کارِ ثبتِ این درخواست‌ها بر نمی‌آیند و حتّی ” در بسیاری از جاها آن مهلتی که برای دادنِ این‌گونه درخواست‌ها تعیین شده تقریباٌ پُر شده است “. (مأخذ) . برخی رسانه‌ها گفته‌اند که در سال‌های دهه‌ی۷۰م کمی بیش از۷۰ در صد مَردُمِ آلمان عضوِ کلیساها بودند و اکنون آمارِ اعضای کلیساها به نزدیکِ نیمی ( ۵۴ در صد ) از جمعیتِ آلمان و به روایتی حتّی پایین تر از ۵۰ در صد رسیده است، طوری که اکنون اعضای کلیساها در آلمان یک اقلیت هستند. (مأخذ). و این البتّه در حالی است که بسیاری از آن کسانی هم که هنوز عضوِ کلیساها هستند هیچ پیوندی با کلیساهایِ‌شان ندارند و تنها به سببِ دشواری‌ها و یا واهمه‌هایی که در راهِ پس‌گرفتنِ عضویتِ کلیسا وجود دارد و یا به سبب‌های دیگر، رغبتی به لغوِ رسمیِ عضویتِ‌شان از کلیساهای‌شان ندارند. در آلمان، عضوِ یکی از کلیساها بودن موضوعی عادی بود، اکنون این عادی‌بودن دیگر وجود دارد. (مأخذ). هر آلمانی از زمانِ غُسلِ تعمید به‌طورِ خودکار عضوِ آن کلیسایی می‌شود که این تعمید را انجام می‌دهد.

برخی از کلیسایی‌ها می‌گویند که این خارج شدنِ اخیر از کلیسا چیزِ تازه‌ای نیست و هر ساله وجود داشته است ولی چون امکانِ انجامِ کارهای اداریِ خارج‌شدن از کلیسا برای افراد، در دوسالِ گذشته به دلیلِ “محدودیت‌های کرونایی”، وجود نداشته است، این افراد، با آغازِ سالِ ۲۰۲۲ که آن محدودیت‌ها برطرف شده‌اند، به یک‌باره به مراکزِ مربوط به این کار هجوم آورده‌اند. ولی آمارها نشان می‌دهند که موج‌های دوره‌ییِ خروجِ انبوه از کلیساها در آلمان البتّه چیزِ تازه‌ای نیست. دستِ‌کم در پس از جنگِ جهانیِ دوّم، این بیرون‌زدن‌ها همیشه‌گی بوده است. آمارِ مؤسّسه‌ی آلمانیِ statista.com نشان می‌دهد که در دهه‌های گذشته، سالانه به طورِ میان‌گین ۳۰۰ هزار نفر از کلیساها بیرون رفته‌اند. در سه دهه‌ی ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰م بیش از ۹ میلیون نفر از کلیساها خارج شده‌اند. تنها در سالِ ۲۰۲۰م نزدیک به۴۴۰ هزار نفر از دو کلیسای بزرگِ آلمان خارج شده‌اند. (مأخذ).

اخیراً حکومتِ محلّیِ برلین، که در دستِ حزبِ سبز و دو حزبِ چپ‌گرا است، و نیز شهرِ هامبورگ بر آن هستند تا کارِ لغوِ عضویت را برای اعضای کلیساها آسان سازند. آن‌ها می‌خواهند دادنِ درخواست برای خارج‌شدن از کلیساها را دیجیتالی کنند (مأخذ) و به این‌ترتیب، به‌زعمِ خود، راه را برای خارج شونده‌گان از کلیساها هموار سازند. آن‌ها البتّه پیش از هر چیز باید قانونِ خروج از کلیسا را تغییر دهند، کاری که خود دشواری‌هایِ بسیار دارد. به روالِ تاکنونی و برابرِ قانون، هر کس که می‌خواهد از کلیسای خود خارج شود باید یک درخواستِ رسمی (محضری) بنویسد و آن را شخصاً به دادگاه و یا نهادهای دیگرِ مسئول ارائه کند. و این کارها البتّه به‌جز وقت، هزینه‌هایی مالی هم در بر دارند. اگرچه نهادهای ثبتِ درخواستِ خروج از کلیسا به لحاظِ قانونی حق ندارند با درخواست کننده در باره‌ی چراییِ خارج‌شدنِ‌شان از کلیسا حرفی یا سؤالی طرح کنند، ولی برخی گزارش‌ها نشان می‌دهند که کلیساها در عمل به هر کاری، از جمله به ترساندن و تهدید، دست می‌زنند تا افراد را منصرف سازند. در ضمن، با لغوِ عضویت در کلیساها، همه‌ی هم‌کاری‌های کلیسا، از جمله شرکت در مراسمِ خاک‌سپاری، لغو می‌شوند.

یادآوریِ این نکته شاید مفید باشد که این موج‌های خروج از کلیساها در کشوری است که یکی از بزرگ‌ترین احزابِ راستِ محافظه‌کار آن، “اتّحادیه‌ی دموکرات مسیحی” [Christlich Demokratische Union ] نام دارد که آن را به اختصار CDU می‌نامند، حرفِ C، حرفِ نخستِ صفتِ christlich (به‌معنی “مسیحی”) است که از کلمه‌ی Christentum (مسیحیت) گرفته شده است. هم‌چنین، حزبِ دیگری هم هست به نامِ “اتّحادیه‌ی سوسیال‌ مسیحی” [Christlich-Soziale Union] که به اختصار CSU نامیده می‌شود. این حزب اگرچه کوچک است و اصلاً در استانِ بایِرن فعّال است ولی بسیار ثروت‌مند و با نفوذ است و هم‌پیمانِ مهم و همیشه‌گیِ “اتّحادیه‌ی دموکرات‌مسیحی” است. هر دویِ این احزابِ مسیحی سال‌ها است که با صفت و پَسوَندِ “مسیحی” در نامِ خود دچارِ مشکل هستند.

دلایلِ خروج از کلیساها در آلمان

هم‌زمان با این خارج‌شدن‌ها از کلیساها، بارِدیگر گمانه‌هایی از سوی برخی مفسّرانِ اجتماعی غیرِ کلیسایی ولی هم‌چنین از سوی برخی دست اندر کارانِ کلیسایی در پیرامونِ چراییِ بیرون‌زدنِ انبوهیِ اعضای این کلیساها مطرح شده‌اند. مهم‌ترینِ این دلایل گروهِ اوّل این‌ها هستند:

۱- علنی‌شدنِ رسوایی‌های آزارِ جنسی مربوط به صدها مورد از آزارها و تجاوزهای جنسی به کودکان و جوانانِ پسر و دختر از سوی کشیش‌ها و دیگر مقام‌های کلیسایی، به‌ویژه کلیسای کاتولیک، در طولِ دهه‌های گذشته. این پدیده البتّه فقط به کلیساها در آلمان محدود نیست بل‌که در بسیاری از کشورهای مسیحی نیز وجود داشته است. یکی از این هزارها مورد، از جمله موردِ نویسنده‌ی اتریشی به نامِ یوزِف هاسلینگِر Josef Haslinger است که چندین دوره رییسِ اتّحادیه‌ی نویسنده‌گانِ آلمان (پِن، مرکزِ آلمان) بوده و اخیراً بارِ دیگر برای دوره‌ای موقّت به این سِمَت برگزیده شده است. این نویسنده، داستانِ تجاوزهای جنسی به خود را، که در دورانِ نوجوانی‌اش – زمانی که در یکی از آموزش‌گاه‌های شبانه‌روزیِ کلیسای کاتولیک بود – روایت کرده است.

۲- رسوایی‌های مالی، که نشان می‌دهند این کلیساها، پولِ اعضاء را به جیب می‌زدند و یا برای مواردی غیرِاخلاقی هزینه می‌کردند و یا هنوز می‌کنند. از جمله‌ی تازه‌ترین این موارد، کارِ کلیسای کاتولیک در پرداخت‌کردنِ بدهی‌های یک کشیشِ کاتولیک به مبلغِ یک و نیم میلیون یورو با پول و داراییِ کلیسا و در حقیقت با پولِ حقّ عضویت و مالیاتِ اعضای کلیسا است. (مأخذ).

۳- گرایش به فرار از مالیاتِ کلیسایی. در آلمان، از هر شاغلی که متولّدِ آلمان است مالیاتِ کلیسایی دریافت می‌شود. این مالیات، به طورِ خودکار از حقوقِ این کسان برداشت و به حسابِ کلیساها واریز می‌شود. نزدیک به ۴۰ میلیون نفر در آلمان مالیاتِ کلیسایی می‌پردازند. در سالِ ۲۰۲۰م میزانِ مالیاتِ کلیساییِ دریافتیِ کلیسای کاتولیک ۶.۴۵ میلیارد یورو و کلیسای پروتِستان ۵.۶۳ میلیارد یورو بوده است. کلیساهای آلمان به‌ویژه کلیسای کاتولیک، مدّت‌ها است که به یک کُنسِرنِ بزرگِ اقتصادی تبدیل شده‌اند. این کلیساها صاحبِ شرکت‌های اقتصادی، بیمارستان‌ها، مدرسه‌ها، مهدِ کودک‌ها و… هستند. کلیسای کاتولیک در آلمان بزرگ‌ترین زمین‌دارِ خصوصی است و ارزشِ داراییِ آن را، آن هم در ۹ سالِ پیش، سالِ ۲۰۱۳، بیش از ۲۰۰ میلیارد یورو ارزیابی کرده‌اند. (مأخذ).

۴- بی‌اعتمادی به دین‌داریِ نهادی/تشکیلاتی، و گرایش به دین‌داریِ آزاد.

۵- چیره‌گیِ روش‌های غیرِ دموکراتیک، مردانه، روحانی‌مدار بر ساختارِ سازمانی و تشکیلاتیِ کلیساها.

۶- وجودِ تاکنونیِ باورهای مذهبیِ کهنه‌شده که در دورانِ معاصر باورنکردنی نیستند در این کلیساها: مانندِ باور به معجزات و دیگر خرافه‌ها و … . اعتراض به این خرافه و معجزه‌ها و… دهه‌ها است که نه‌تنها از سوی اعضای به‌اصطلاح “ساده” بل‌که از سوی برخی از نظریه‌پردازانِ الاهیاتِ مسیحی، مانندِ اُویگِن درِوِرمَن Drewermann Eugen هم بیان شده‌اند. اُویگِن درِوِرمَن (۸۱ ساله) کشیش و از اعضای برجسته‌ی کلیسای رومی/کاتولیکی در آلمان بود که در آغازِ سده‌ی ۲۱م پس از آن که به سببِ اعتراض‌هایش از کار بر کنار شد، خود از این کلیسا خارج شده است.

افزون بر این دلایل که بیش‌تر از سوی کسانی از بیرونِ کلیساها طرح می‌شوند، دلایلی هم از سویِ وابسته‌گانِ به کلیساها به میان آمده است که مهم‌ترینِ آن‌ها این‌ها هستند:

۱- از خود بیگانه‌‌شدنِِ انسان‌ها.

۲- گسترشِ فردگرایی، “دنیاپرستی”، و …

۳- بحران‌های اخلاقی، معنوی و…

۴- بی‌اهمیت شدنِ شخصیِ کلیسا و دینِ مسیحیت، و گُسَستِ پیوندِ جوانان با کلیسا و…

۵- ناتوانیِ مسئولانِ کلیسایی در مدیریتِ رسوایی‌های اخیر…

ولی به نظر می‌رسد که این دلایل چندان مهم نباشند. این موجِ تازه‌ی گریز از کلیسا تنها به دلیلِ افشاءشدنِ رسوایی‌های اخیر نیست بل‌که این افشاءشدن‌ها “فقط آخرین قطره‌ای بود که سببِ سرریزِ بشکه‌ی آب شد”. (مأخذ).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

محمّدرضا مهجوریان خرداد ۱۴۰۱

https://akhbar-rooz.com/?p=157074 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x