شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

“ما سلاح ها را تامین می کنیم، شما جسد ها را تامین کنید”؛ آخرین وضعیت اوکراین – برگردان: داود جلیلی

روس‌ها نسبت به مقاصدشان بسیار محتاط هستند چون اهدافشان را با تمایل اوکراین برای مذاکره تعدیل می‌کنند. مادامی که اوکراینی‌ها از مذاکره سرباز زنند، روس‌ها به پیشرفت و تصرف خاک ادامه خواهند داد. در ماه مارس، آن‌ها ...

روس‌ها نسبت به مقاصدشان بسیار محتاط هستند چون اهدافشان را با تمایل اوکراین برای مذاکره تعدیل می‌کنند. مادامی که اوکراینی‌ها از مذاکره سرباز زنند، روس‌ها به پیشرفت و تصرف خاک ادامه خواهند داد. در ماه مارس، آن‌ها آماده مذاکره بر اساس پیشنهادات زلنسکی بودند. اما، زلنسکی تحت فشار بوریس جانسون پیشنهاد خود را پس گرفت. از این رو، روس‌ها به پیشرفت ادامه دادند

ژاک باد Jacques Baud سرهنگِ سابق ستاد ارتش، عضو پیشین اطلاعات جاسوسی راهبردی سوئیس، متخصص کشورهای شرقی است. او در بخش خدمات جاسوسی امریکا و بریتانیا تربیت شد. او در مقام رئیس سیاست برای عملیات صلح سازمان ملل خدمت کرده است. همچنین، به عنوان کارشناس سازمان ملل دراداره نهادهای قانون وامنیت، اولین واحد اطلاعاتی چند جانبه سازمان ملل را در سودان ایجاد کرد، برای اتحادیه افریقا کارکرده است و پنج سال مسئول جنگ درناتو، علیه تکثیر سلاح‌ها بوده است. او بلافاصله پس ازفروپاشی اتحادجمهوری‌های سوسیالیستی شوروی درگیر گفتگو با عالی‌ترین مقام‌های نظامی واطلاعاتی روسیه بوده است. ژاک باد در داخل ناتو، بحران سال ۲۰۱۴ اوکراین را دنبال کرد و بعد دربرنامه‌هایی برای کمک به اوکراین درگیربوده است. اونویسنده کتاب‌های زیادی درباره جاسوسی، جنگ و تروریسم است.ژاک باد دراین آخرین گفتگوی خود با توماس کایزر از Zeitgeschehen im Fokus درباره آن‌چه اکنون دراوکراین رخ می‌دهد، وجنگ طلبی مشتاقانه‌ای که هنوز غرب بر آن سماجت می‌کند، سخن می‌گوید. این گفتگو را می خوانید

توماس کایزر(ت.ک): درچند هفته گذشته، کیفیت گزارش ها در جریان اصلی رسانه‌ای اندکی تغییر کرده است. ما کم‌تر و کم‌تر مستقیما درباره جنگ می‌شنویم، درباره خسارات روسیه و موفقیت نظامی اوکراینی‌ها اصلا چیزی نمی‌شنویم. چه چیزی تغییر کرده است؟

ژاک باد(ژ.ب): درواقعیت چیزی تغییرنکرده است. این تغییری درآگاهی است. چندین هفته است دریافته شده است که وضعیت اوکراین و نیروهای مسلح آن مصیبت باراست. خسارات انسانی و مادی کشور بسیاربالاست. درابتدا، اوکراین و رسانه‌های ما این خسارات را به خاطر پیش‌برد سناریویی حول شکست روسیه دراوکراین و پیروزی برای اوکراین کم اهمیت نشان می‌دادند. امروز واقعیت روی میدان نبرد اوکراین را واداربه تایید این خسارات می‌کند. هم زمان، زلنسکی فهمید که می‌توان از این خسارت‌ها به عنوان استدلالی برای واردکردن فشار به غرب برای درخواست کمک بیشتراستفاده کرد.  

ت.ک: ازسوی دیگر، آن‌چه همیشه یک مسئله است درخواست انتقال جنگ‌افزارهااست. وقتی که بیشتر افراد نظامی دردونباس محاصره شده‌اند چه کسی قرار است از این سلاح ها استفاده کند؟ 

ژ.ب: اول ازهمه درک آن‌که انتقال جنگ‌افزارهای غربی چندین مشکل را مطرح می‌کند مهم است. اول، حتی آژانس‌های اطلاعاتی امریکا نمی‌دانند سلاح‌های منتقل شده ازکجا سردر خواهند آورد. رئیس اینترپل هشدار می‌دهد که برخی از این جنگ‌افزارها می‌تواند به دست سازمان‌های جنایی بیافتد. درحال حاضر موشک‌های ضد تانک جاولین در دارک نت (بازارسیاه فروش اسلحه) به قیمت ۳۰.۰۰۰ دلار به فروش می‌رسند. ظاهرا، این سلاح‌ها به محض رسیدن به کیف دوباره فروخته می‌شوند. دوم، جنگ‌افزارها اغلب برپایه “اولین کسی که رسیده، اولین دریافت کننده است” توزیع می‌شود وهمیشه به دست کسانی که به آن‌ها درمیدان نیاز بیشتری دارند نمی‌رسد. سرانجام، جنگ‌افزارها اغلب به دست ائتلاف روسی می‌افتد.

ت.ک: چه می توانیم بگوییم؟

ژ.ب: درحال حاضر، رزمندگان جمهوری دونتسک به موشک‌های جاولین مجهزند، که از انبارهای اوکراین، که ارتش روسیه تصرف کرده‌است می‌آید. به خاطر بیاورید که هلی‌کوپترهای اوکراینی که برای بردن رزمندگان آزوف استال آمده بودند با موشک‌های استینگر امریکایی هدف قرار گرفتند. به علاوه، جنگ‌افزارهای تامین شده از سوی غرب تنها بخشی ازسلاح‌های نابودشده از سوی روسیه را تشکیل می‌دهد. مثلا، بریتانیا وآلمان هرکدام سه پرتاب‌گرچند خمپاره ای ام ۲۷۰ به اوکراین می‌فرستند، اما اوکراین درآغاز جنگ صدها سیستم همانند آن‌ها داشت. به عبارت دیگر این جنگ‌افزارها چیزی را تغییر نخواهند داد، بلکه همان طورکه داوید آراخامیا، رئیس مذاکره کننده، و مشاور نزدیک زلنسکی شرح داد، تنها جنگ را طولانی و زمان مذاکرات را به تاخیر می‌اندازند.  

ت.ک: این عملا باورپذیر نیست. صحبت همیشه درباره خسارت بالای روسیه بود.آیا این خسارت‌ها می‌توانند بررسی شوند، و خسارت‌های طرف اوکراین چیست؟ 

ژ.ب: درواقعیت تعداد سربازان کشته شده، نه از سوی روس‌ها و نه ازسوی اوکراینی‌ها معلوم نیست. ارقامی که دررسانه‌های غربی ذکرمی‌شود عددهایی هستند که از سوی تبلیغات اوکراینی پخش می‌شود. اما، در اوایل ژوئن، رئیس جمهور زلنسکی میزان مرگ ارتش اوکراین را افشا و از مرگ روزانه ۶۰ تا ۱۰۰سرباز سخن گفت. یک هفته بعد، میخائیلو پودولیاک، مشاور زلنسکی، اظهار داشت که نیروهای مسلح اوکراین روزانه جان ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفررا از دست داده‌اند. آرخامیا از ۲۰۰ تا ۵۰۰ تلفات در روز و جمع ۱۰۰۰ تلفات ( کشته، زخمی، دستگیرشده، فراری) در روز سخن می‌گوید. روشن نیست که این آمار چقدر درست هستند.

ت.ک: آیا توضیحاتی که بر مبنای آن بتوان تصویری واقعی از تعداد (تلفات) به دست آورد وجود دارد؟

ژ.ب: کارشناسان نزدیک به جامعه اطلاعاتی اعتقاد دارند که این آمارها خیلی زیر واقعیت هستند. از سوی دیگر، آمارهای اوکراینی حتی بالاتر از ارزیابی‌های ارتش روسیه‌اند. برخی می‌گویند که نیروهای اوکراینی ۶۰.۰۰۰ کشته و ۵۰.۰۰۰ نفر گمشده دارند. اما این اعداد درحال حاضر قابل سنجش نیستند.

ت.ک: چرا اوکراینی‌ها تنها اکنون چنین آمارهای تلفات بالایی را منتشر می‌کنند؟

ژ.ب: احتمال قوی آن است که اوکراینی‌ها این آمارهای بالا را در راستای واردکردن فشار به غرب برای افزایش انتقال سلاح‌های آن منتشر می‌کنند. اما، این همه چیز را توضیح نمی‌دهد. موضوع اساسی شیوه‌ای است که رهبری اوکراین عملیات خود را اداره می‌کند. به جای داشتن رویکردی فعال برای میدان جنگ و بهره بردن ازحرکت سربازان، اوکراین– وبه ویژه زلنسکی- به سربازان دستور می‌دهند ” بمان و به جنگ”.  این مانند وضعیت فرانسه در طی جنگ اول جهانی نیست. این تفاوت اصلی بین اوکراین و روسیه است، یعنی دراوکراین، عملیات توسط رهبری سیاسی مدیریت می‌شود، درحالی‌که درروسیه، عملیات توسط ستاد مشترک اداره می‌شود. این امر شکست روی‌کرد اوکراین را توضیح می‌دهد. حتی به نظر می‌رسد ارتش امریکا این مشکل را تشخیص داده است.

ت.ک: به چه طریق؟

ژ.ب: طبق گفته آراخامیا، اقدام به پیش‌روی علیه ارتش روسیه تنها به تضمین موضع شروعی بهتردرمذاکرات بعدی با روسیه خدمت می‌کند. این جنگی کاملا سیاسی، بدون هیچ گونه توجه برای جان سربازان است. این رویکرد مورد حمایت کشورهای غربی و دیپلماسی ماست. این خیلی نگران کننده است.

ت.ک: درآغازجنگ، اراده اوکراینی‌ها برای مقاومت قابل توجه بود. ایا این اراده دیگر وجود ندارد؟

ژ.ب: گمان می‌کنم سربازان اوکراینی کارشان را با شجاعت انجام می‌دهند. آن‌ها ازمواضعی تقویت شده وخندق‌هایی که درگذشته، درسال ۲۰۱۴ برای محاصره دونباس کنده‌اند می‌جنگند. متاسفانه، زمانی که با توپ‌خانه و دشمن متحرک رو به رو می‌شوند، شانس موفقیت آنان اندک است. به نظر می‌رسد که ستادمشترک اوکراینی‌ها می خواهد این مردان را به مواضع جنگی مطلوب‌تری برساند، اما رهبری سیاسی کشور خودداری می‌کند. دراین زمینه، رسانه‌ها و سیاست‌مداران ما با ابدی کردن توهم پیروزی اوکراین و وعده انتقال جنگ‌افزارهای بزرگ مقیاس نقش خطایی ایفا کرده‌اند.  

ت.ک: آن‌ها با انجام این کار، افکارعمومی، از جمله افکارعمومی اوکراین را فریب می‌دهند.

ژ.ب: آری، امروز روشن است که اوکراینی‌ها و غرب برای به زحمت انداختن روسیه به یک دیگردروغ گفتند. اوکراینی‌ها اکنون مجبورند واحدهای زمینی نامجهز وغیرآماده خود ازغرب کشور را به دونباس اعزام کنند. این امر سبب نارضایتی می‌شود، و اعتراض‌های بسیاری علیه زلنسکی درغرب کشور و کیف وجود داشته است. به همین خاطر، کیف ناگزیر به وضع قوانین جدیدی برای ساکت کردن این عدم توافق با دولت شده است. دیپلماسی ما به روشنی فعالانه به مرگ هزاران پرسنل نظامی اوکراینی کمک کرده‌است. اما، امروزبه نظر می‌رسد که این ارتش غربی است که برای تامین سلامت عقلی برای شیوه‌ای که ماامروز به این جنگ نزدیک می‌شویم تلاش می‌کند.

ت.ک: اما آیا هیچ جنبش مقاومتی در خاک تحت اشغال روسیه وجود ندارد؟

ژ.ب: قابل توجه است که، هیچ جنبش مقاومت مردمی در برابرحضور روس‌ها وجود ندارد. حکایت غربی از مقاومت مردمی قهرمانانه علیه روسیه اساسا براظهارات ملی‌گرایان بخش غربی کشوراستواراست. درواقع، مناطق تحت‌اشغال ائتلاف روسیه درشرق و جنوب کشورمحل سکونت روس زبان‌ها است. اوکراینی‌ها، همان‌طورکه با قانون در باره مردم بومی اوکراین، که دراوایل جولای سال۲۰۲۱ به تصویب رسید شاهد بودیم، هرگزاین مردم را به‌عنوان اوکراینی مدنظر قرار ندادند. مناطقی مانند دونتسک، جمعیت روس زبان جنوب کشور، پس از بمباران منظم پس از سال ۲۰۱۴ توسط ارتش خودشان کاملا با حضور روس‌ها مخالف نیستند. آن‌ها حتی مایلند روس‌ها را آزادی بخش تلقی کنند. 

ت.ک: براین اساس،آیا می‌توانیم ازهم اکنون آن‌چه را که روسیه قصد دارد درآینده دراوکراین انجام دهد پیش بینی کنیم؟

ژ.ب: روس‌ها نسبت به مقاصدشان بسیارمحتاط هستند چون اهدافشان را با تمایل اوکراین برای مذاکره تعدیل می‌کنند. مادامی که اوکراینی‌ها ازمذاکره سرباز زنند، روس‌ها به پیشرفت و تصرف خاک ادامه خواهند داد. در ماه مارس، آن‌ها آماده مذاکره بر اساس پیشنهادات زلنسکی بودند. اما، زلنسکی تحت فشار بوریس جانسون پیشنهاد خود را پس گرفت. ازاین رو، روس‌ها به پیشرفت ادامه دادند.

ت.ک: این امراکنون چه معنایی دارد؟

ژ.ب: روس‌ها به میزمذاکره، چیزی که اوکراینی‌ها می‌توانستند درماه مارس آن‌رانجات دهند بازنخواهند گشت. دراین مرحله، روس‎ها احتمالا برای برقراری ارتباطی با ترانسنیستریا بیشتربه سوی اودسا پیش خواهند رفت. بعید نیست که ” بازآفرینی” روسیه جدید دراوکراین جنوبی رخ خواهد داد. مهم ترین پی‌آمد اقدامات روسیه آن است که اوکراین دسترسی خود به دریا را از دست خواهد داد.

ت.ک: آن‌چه که اخیرا در رسانه‌های ما منتشر می‌شود آن است که روسیه مسئول بالا رفتن قیمت گندم و قحطی پی‌آمد آن است. آیا اطلاعاتی دراین باره دارید؟

ژ.ب: اتهامات علیه روسیه بخشی از روایت‌های غربی برای منزوی کردن روسیه از بقیه جهان و برای بخشیدن خطاهای خودغرب است. اول ازهمه، افزایش جهانی قیمت حبوبات مستقیما به خاطرجنگ نیست، بلکه ناشی ازاقدامات اتخاذشده برای برخورد با کووید-۱۹، وشرایط ایجادشده با تحریم‌های غربی است که عمدا برای غم آورکردن وضعیت تلاش می‌کند. همان پدیده را می‌توان در قیمت‌های نفت مشاهده کرد.

افزایش کنونی قیمت حبوبات نتیجه چندین عامل است. اول محدودیت‌های پرداخت که خریداران را به ترس ازتحریم‌های امریکا علیه آن‌ها می‌کشاند. دوم، حمل ونقل هم به خاطر آن‌که بازار نفت به خاطر تحریم‌های غربی فشرده شده است بسیارگران است. سوم، تحریم‌های غربی از ورود کودها به بازارجلوگیری می‌کند؛ در حالی‌که این محصولات تحریم نشده اند، اما محدودیت هایی در ابزارهای پرداخت وجود دارد که سبب می‌شود خریداران ازآن‌ها بترسند.

ت.ک: اما، اتهامی مبنی بر این که اوکراین به خاطر روس‌ها نمی‌تواند حبوبات را تامین کند وجود دارد. آیا این امر واقعیت دارد؟

ژ.ب: نه، (این اتهام) به دودلیل حقیقت ندارد. دلیل اول آن است که رسانه‌های ما، البته گزارش نمی‌کنند که اوکراین ازترس حمله ازسمت دریای سیاه، بنادردریای سیاه را مین‌گذاری کرده بود. بسیاری ازاین مین‌ها در اثرتوفان‌ها، رها شده و اکنون آزادانه (دردریا) حرکت می‌کنند. این مین‌ها به خطری برای ناوبری دریایی تبدیل شده‌اند. نیروی دریایی ترکیه مجبوربه خنثی کردن بسیاری از این مین‌ها شده است که به سواحل بسفور رسیده بودند.

دلیل دوم آن است که روسیه بنادر اوکراین را نبسته است. برعکس، روسیه اجازه می‌دهد کاروان‌های کشتی بنادر اوکراین را تامین کنند، روسیه حتی کریدورهای دریایی را که هماهنگی آن‌ها درایستگاه‌های عادی درتمام فرکانس‌های رادیویی بین‌المللی دریایی پخش می‌شود تضمین می‌کند. مشکل آن است که این کریدورها به خاطر مین‌های اوکراینی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. از قضا، داوید آراخامیا روشن کرده است که اوکراین قصد پاکسازی این مین‌ها از دریای سیاه را ندارد. سرزنش کردن پوتین بر اساس داوری‌های غربی که نه کاملا سنجیده است و نه جایی در یک راهبرد منطقی دارد تا حدی به مد روز تبدیل شده است. 

ت.ک: آیا این امرعملا سبب کمبودی دربازارشده است؟ یا این روندی مصنوعی برای بالا بردن قیمت‌ها است؟

ژ.ب: من متخصص تجارت حبوبات نیستم. اما به خاطر یک چیز، اوکراین از فروش محصول حبوبات خود درسال ۲۰۲۱ قبل از تهاجم روسیه شکست خورد، و برای چیز دیگر، به نظرمی‌رسد روسیه درسال ۲۰۲۲ انتظارمحصولی استثنایی را دارد. درنتیجه، به نظر نمی‌رسد که کمبود حبوبات وجود دارد. مشکل آن است که حبوبات نمی‌تواند به بازار برسد. این اساسا به خاطر تحریم‌های غربی علیه روسیه و بلاروس است. البته، این وضعیت علاقه محتکران را تحریک کرده است، اما من درجایگاهی نیستم که این جنبه را بررسی کنم.

ت.ک: لهستان بارها خود را کاملا نگران حمله‌ای روسی به خاک آن کشور نشان داده است که به زودی انجام خواهد شد. این سناریو چقدرواقع بینانه است؟

ژ.ب: لهستان بارها روی آتش این جنگ نفت ریخته است. لهستان رویای تحقق پروژه قدیمی اینترماریوم خودرا می‌بیند، پروژه‌ای که مارشال پیلسودسکی در دهه‌ی ۱۹۳۰ طی آن خواستارآن بود که بتواند کشورهای بین دریای بالتیک و دریای سیاه را متحد کند. این یادآور نوستالوژی پادشاهی قرن هفدهم لهستان است. لهستان رویای ستیزه‌ای آشکار با روسیه را می‌بیند چون باور دارد- مانند اوکراین- که با کمک ناتو، یک بار و برای همیشه، در راستای به حقیقت پیوستن این رویای قدیمی، می‌تواند ضربه نهایی را برای شکست روسیه واردکند. درضمن، این امر نشان می‌دهد که علاقه لهستان به اروپا تنها (علاقه ای) صوری است. 

ت.ک: چرا کشورهای اروپایی توجه نمی‌کنند که چه بازی کثیفی دراینجابه نمایش درمی‌آید؟

ژ.ب: هدف کشورهای غربی ( که البته سوئیس را هم دربرمی‌گیرد) بی ثبات کردن دولت روسیه ازاین یا آن راه است. برای این کشورها، هدف وسیله را توجیه می‌کند. ازاین رو، ما هیچ پشیمانی ازحمله به مردم روسیه ( از جمله در کشورهای خودمان) و قربانی کردن مردم اوکراین نداریم. همان‌طور که آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، رئیس‌جمهورمکزیک درباره سیاست ناتو نسبت به اوکراین گفت، ” ماسلاح‌ها را تامین می‌کنیم، شما جسدها را تامین کنید! این غیراخلاقی است.”

ت.ک: آقای باد، برای این گفتگو از شما بسیارتشکرمی‌کنم.

https://akhbar-rooz.com/?p=162914 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
1 سال قبل

جامعه جهانی بطور واقعی حالت بیمارقانقاریا گرفته و یا سرطانی را پیدا کرده است که فقط به تیغ تیز جراحی و پزشک حاذق نیازمند است و اگر نه، بی جنگ و یا با جنک در آینده نه چندان دور، بیمار می میرد! انقلاب قهری کمونیستی، تنها، راه علاج و آن جراح حاذق است! که سرمایه را ریشه کم کن نماید*۱

 

در اینجا هم مانند همه و یا حداکثر تحلیل هائی که امروز نه

تنها در باره جنگ امپریالیستی و ویران گر و مرگزای در اوکراین ، بلکه در باره ی

کلیت اوضاع وخیم و بسیار اسنفناک و هر روز وخیم ترشونده و چیزی به نابودی همگانی

نمانده، جهان تحت سلطه ی سرمایه امپریالیستی می شنویم، می بینیم و می خوانیم، آقای

“کهنه سرباز و امروز تحلیل گر و مفسر جنگ آقای ژاک باد

از همه جا و همه چیز سخن گفته می شود، تا مسبب اساسی و بانی اساسی وضعیت اسفبار کنونی، یعنی سرمایه که به قول کارل مارکس، در کاپیتال – جلد اول “هیولائی سیری ناپذیر” را می ماند که در پی سود و باز هم و بازهم  سود افزون تر از هر لحظه قبل است، سخن گفته نشود، چون اگر، از سرمایه به عنوان یک رابطه اجتماعی تاریخی که بانی و مسبب اساسی جهان تحت سلطه اش هست، سخن بگوید، هم مجری و هم خود گوینده ی سخن، مجبور هستند که بگویند که چه گونه می شود، سرمایه را از حرکت باز ایستاند و به درستی گفته باشم، لغوش کرد؟ آنگاه، باید کمونیست و مارکسی لنینی بود و از ضرورت و لزومیت فوری و اجتناب ناپذیر، انقلاب کمونیستی، انقلاب قعری پرولتاریا، در هم کوبیدن دولت کنونی و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا، عامل لغو شرایط موجود اجتماعی سخن گفت که این ممنوع شده است.

بنا براین، باید سرمایه وطبقه سرمایه دار( سرمایه دار سرمایه شخصیت یافته است. کارل منبع بالا) بیگناه جلوه داده شوند و یا در باره شان سکوت مطلق نمود و ازطبقه سرمایه دار به عنوان استثمار گر و سود بر نظام – سیستم – موجود اجتماعی و طبقه کارگر به عنوان استثمار شونده و در حال مرگ از بیماری و گرسنگی و زیر آوار جنگ، سخن گفته نشود و این طبقات کاملا متضاد المنافع که سود یکی ، مرگ دیگریست را در گوتاگوری ما ” غرب” و آنها “شرق “، قرار داد و کاملا چهره جنایت کار اساسی و اصلی را پوشاند و اگر ناعلاج شد، یک عده دولت مدار، سیاست مدار، دروغگو و واقعا پفیوز و حیله گر را مسبب اساسی و دلیل این وضعیت جلوه داد! به قول این ضرب المثل : اقعی مار خورده، اژدها شده” را مبنند، مفسرین و تحلیل گرانِ طبقه سرمایه دار و مخصوصا کسانی که سر و سری با سازمانها مخوف نظامی – تعرضی – همچون ناتو و سازمان ملل متحد که سازمان ملل است و نه متحد، داشته اند و در این ها کار گرده اند که این آقای ژاک باد هم یکی از آنهاست! رزومه اش نگاه کنید!

*۱-  

اگر بقول اوژیه (*) پول ” با روئی پر از خون پیسه های طبیعی بدنیا آمده است.” (۲۴۹)، سرمایه در جائی متولد میشود که از سر تا پا و از تمام مساماتش خون و گند بیرون می زند(۲۵۰).

زیر نویس ۲۴۹ – کوارترلی رویوو میگوید: ” سرمایه از سر و صدا و دعوا فرار میکند و طبعا ترسوست. این بسیار صحیح است، ولی هنوز تمام حقیقت نیست. سرمایه از نبودن و یا بهره ی کم مانند طبیعت از خلاء متنفر است. با بهره ی مناسب، سرمایه دلیر میشود. اگر ده درصد بهره ی مطمئن وجود داشته باشد میتوان آن را در همه جا بکار برد، با ۲۰ درصد تحرک پیدا میکند، با ۵۰ درصد بطور مثبت جسور میشد، برای ۱۰۰ درصد تمام قوانین انسانی را لگد مال میکند، در برابر ۳۰۰ درصد بهره هیچ جنایتی نیست که وی از ارتکاب آن رویگردان باشد و لو آنکه آن جنایت بقمیمت چوبه ی دار تمام شود.”، اگر غوغا و دعوا بهره آورباشد، وی هر دو آنها را تشویق میکند. شاهد مدعا قاچاق و سودای برده. ص ۶۸۹، کاپیتال جلد اول، ترجمه ی ایرج اسکندری.

کارل مارکس :

بین جامعۀ سرمایه دارى و جامعۀ کمونیستى یک دورۀ تحول انقلابى از اولى به دومى وجود دارد. متناظر این دورۀ تحول، یک دورۀ گذار سیاسى نیز هست که دولت در آن چیزى نمى تواند باشد جز دیکتاتورى انقلابى پرولتاریا.

اکنون برنامه [گوتا] نه به این آخرى مى پردازد و نه به سرشت دولت در جامعۀ کمونیستى.»، ترجمۀ سهراب شباهنگ. ۱۸۷۵.

” دیکتاتوری قدرتیست که مستقیما متکی به اعمال قهری است و بهیچ قانونی وابسته نیست. دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا قدرتیست که با اعمال قهر پرولتاریا علیه بورژوازی بچنگ آمده و پشتیبانی می گردد و قدرتیست که بهیچ قانونی وابسته نیست.” لنین، انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد! ۱۹۲۰

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading