جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

اعتصابِ یک‌روزه‌ی کارگرانِ قطارها، فرودگاه‌ها، و اتوبوس‌ها در آلمان

امروز دوشنبه ۲۷/ مارس/ ۲۰۲۳ (۶/ فروردین/۱۴۰۲) با فراخوانِ دو سندیکای آلمانی، کارگران و کارکنانِ اتوبوس‌ها، قطارها، و فرودگاه‌ها در آلمان دست به یک اعتصابِ ۲۴ ساعته می‌زنند. ۱- ” سندیکای متّحدِ کارکنانِ بخشِ خدماتِ آلمان (.Ver. Di) ” برای دو و نیم میلیون نفر از شاغلانِ این بخش، خواهانِ (۱۰.۵%) ده و نیم درصد افزایشِ دست‌مزد ولی در هر حال افزایشِ ۵۰۰ یورو در ماه است. این سندیکا دو میلیون عضو دارد. ۲- ” سندیکای کارکنانِ راه آهنِ آلمان (.E. W. G) “. این سندیکا در عمل، رقیبِ سندیکای دیگری است با نامِ “سندیکای لوکوموتیو رانانِ آلمان (GDL) ” که با ۴۰ هزار عضو در همین بخش کار می‌کند. “اِ. وِ. گِ.” دارای نزدیک به ۱۸۵ هزار عضو است.

هر دویِ این سندیکاهای فراخوان دهنده به اعتصابِ روز دوشنبه، عضوِ “اتّحادیه‌ی سندیکاهای آلمان (DGB)” هستند.

این اعتصاب در روزی انجام می‌گیرد که گفتگوی سه روزه‌ی این دو سندیکا با کارفرماهای این بخش‌ها، که دولتی و خصوصی هستند، آغاز می‌شود.

با همه‌ی هیاهویی که به‌ویژه از سویِ رسانه‌های بخشِ دولتی و خصوصی که این اعتصاب بر ضدّ آن‌ها انجام می‌گیرد و آن را “اعتصابِ عظیم” و “اَبَر/ اعتصاب” می‌نامند؛ و هم‌چنین با همه‌ی هیاهویی هم که محافلِ پرنفوذِ درونِ خودِ این دو سندیکا در پیرامونِ این اعتصاب به راه انداخته‌اند، خودِ این اعتصاب هیچ زیانِ قابلِ اعتنایی را متوجّهِ شرکت‌های مخاطبِ این اعتصاب نمی‌کند و برای کلّ اقتصادِ آلمان نیز هیچ دشواری‌ای پدید نمی‌آوَرَد.

“بزرگ‌ترین تأثیرِ اعتصاب‌ها در آلمان بر «زمانِ سالانه‌ی کار» در سالِ ۱۹۹۲ (۱۳۷۱خ) بود. ولی سهمِ کارِ انجام نشده در این اعتصاب، در رابطه با «زمانِ سالانه‌ی کار» چیزی در حدودِ ۰,۰۳ در صد در اِزای هر کارگر بود”.

https://p.dw.com/p/4P84t?maca=de-Whatsapp+Web-sharing

به این‌ترتیب، این اعتصاب تنها بر رویِ آن انبوهِ مَردِمی که از قطار و اتوبوس استفاده می‌کنند فشار می‌آوَرَد و سببِ این هم، پیش از همه، همانا خودِ بخشِ دولتیِ آلمان و بخشیِ خصوصیِ شریکِ آن است.

“انجمنِ فرودگاه‌های آلمان” که نزدیک به کارفرمایان است، این اعتصاب را “نامتناسب و مبالغه‌آمیز” دانسته است، و این در حالی است که میزانِ اعتصاب‌ها و اعتراض‌های کارگرانِ آلمانی نسبت به میزانِ افزایشِ تورّم و گرانی و شکاف‌های طبقاتی، بسیار کم و پراکنده و دیرهنگام بوده است. حتّی برخی از محافظه‌کارترین محافلِ اجتماعی و فکری در آلمان نیز نسبت به افزایشِ بسیار بالای دشواری‌ها در زنده‌گیِ انبوهِ مَردُمِ آلمان هُشدار می‌دهند و میزانِ واقعیِ این دشواری‌ها را به مراتب بیش‌تر از آمارهای رسمی/ دولتی می‌دانند.

ـــــــــــــــ

نموداری از وضعیتِ تقسیمِ ثروت در آلمان. برگرفته از نشریه‌ی T. online- مارس ۲۰۲۳

ـــــــــــــــــ

در همان‌حال، این هم واقعیتی است که سندیکاهای کارگری در آلمان نیز به طورِ کلّی سالیان است که در یک بحرانِ اعتماد فرو رفته‌اند. تا چندی پیش، هر سال هزاران نفر از این اتّحادیه‌ها و سندیکاها بیرون می‌رفتند. اگرچه سندیکاها توانسته‌اند این بحران را تا اندازه‌ای کاهش بدهند ولی بحران هم‌چنان کم یا بیش ادامه دارد.

” انجمنِ فرودگاه‌های آلمان ” هم‌چنین گفته است که این اعتصاب: “هیچ ربطی به یک اعتصاب ندارد [بل‌که ] بیش‌تر کوششی است تا با اعتصابِ عمومی، مناسباتِ فرانسوی به درونِ آلمان آورده شود”. برخی دیگر از سخن‌گویان و مدافعانِ کارفرمایان نیز اِبایی ندارند که سندیکاهای فراخوان‌دهنده به اعتصاب را به دنباله‌روی از اعتصاب‌ها و مبارزه‌های کارگران و زحمت‌کشان فرانسه متّهم کنند. چنین اتّهام‌هایی از سوی این محافل و نظایرِ آن‌ها به آلمانی‌های شرکت‌کننده در مبارزه‌های سیاسی/اجتماعیِ این کشور دارای پیشنیه‌ای دستِ کم ۲۵۰ساله است، یعنی از آن زمانی که گروهی از آلمانی‌ها، هم‌زمان با انقلابِ فرانسه، خواهانِ دگرگونی‌های اجتماعی/سیاسی در آلمان بودند. این اتّهام، نه همیشه از سویِ محافلِ آشکارا ضدّ مَردُمی بل‌که بارها و بارها و هنوز از سویِ برخی روشن‌فکران و فیلسوفان و هنرمندانِ نام‌دارِ آلمانی هم تکرار شده و هنوز می‌شود. فشارهای جان‌کاه بر شاعرِ پُر آوازه‌ی آلمانی، فریدریش هُلدِرلین، از نمونه‌های بارِز است؛ او که در سال‌های پیش و پس از انقلابِ فرانسه از آن انقلاب پشتیبانی کرده بود، زیرِ فشارهای حکومتِ وقتِ آلمان ولی هم‌چنین زیرِ فشارهای سخت از سوی وُلفگانگ گوته، که در آن سال‌ها نه فقط مشهور بل‌که دارای سِمَت‌های دولتی هم بود، دچارِ تنگنایی‌هایی در چاپِ آثارش شد و این فشارها تأثیرهای منفیِ سختی بر وضعِ روانیِ او داشته است.

اگرچه نمی‌توان انکار کرد که جامعه‌ی فرانسه هم‌چنان پویاترین جامعه در ارویای غربی است، و روی‌دادهای اجتماعی/سیاسی/فرهنگی در این جامعه، به رغمِ فروکش‌کردنِ پویایی‌هایش در دهه‌های اخیر، هنوز هم‌چنان بر رویِ جامعه‌های دیگر به‌ویژه جوامعِ اروپای غربی، تأثیرها و نشان‌گزاری‌های کارا و برجسته‌ای دارد، ولی با این همه، آشکار است که زدنِ اتّهامِ “فرانسه‌گرایی” به مبارزانِ آلمانی و از جمله به کارگرانِ اعتصابی، چیزی به‌جز یک ابزار برای منکوب‌ساختنِ آنان نبوده و نیست.

ـــــــــــــــ

محمّدرضا مهجوریان

https://akhbar-rooz.com/?p=198131 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمّدرضا مهجوریان
محمّدرضا مهجوریان
1 سال قبل

پوزش و تصحیح : علامتِ اختصاریِ ” سندیکای کارکنانِ راه آهنِ آلمان “.E. V. G.  است که به نادرست E. W. G. نوشته شده است. م. م.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x