۵ سال پیش در روز ١٠ فروردین ماه سال ١٣٩٧، حزب ما با برگزاری کنگرهی بنیانگذار، تائید خطوط عمومی منشور و تصویب اساسنامه از زایش سرفراز حزب چپ، با نام و شاخصهی حزب چپ ایران(فدائیان خلق) خبر داد. وحدت بخشهایی از چپ ایران در قالب حزبی نوبنیاد پژواکی ویژه در سپهر سیاسی کشور یافت، نقطهی عطفی در کارنامهی اپوزیسیون چپ شد و به این امید دامن زد که چپ میتواند و باید راه همبستگی، از اتحاد تا وحدت را طی کند.
وحدت حاصل ده سال تلاش مسئولانهی چندین مولفه و شماری فعال منفرد متعلق به جریان تاریخی فدائیان خلق بود که عزم آنان برای غلبه بر پراکندگی در صفوف چپ و گام گذاشتن در مسیر همافزایی توان چپ دموکرات را به ثبوت رساند. اهمیت این رخداد که از مسیر پرفراز و نشیبی گذشت و در ترک برداشتن طلسم وحدت گریزی در طیف چپ کشور موثر بود.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) وحدت خود را بر أساس اشتراکات بنیادین بر سر خطوط برنامهای بنا نهاد، ویژگی خود مبتنی بر ارزشهای سوسیالیستی را از همان آغاز حیات خویش به نمایش گذاشت. ارزشهایی که سنگ پایهی آن در همپیوندی درونزای دو رکن دموکراسی و سوسیالیسم، و جانمایهی آن رابطهی گسستناپذیر آزادی و عدالت اجتماعی است. حزب چپ ایران هدفِ محوری خود را برابری و حفظ شان هر فرد و شهروند میداند که تنها بر بستر تامین و ارتقای فزایندهی همگرایی و برابری اجتماعی تحقق یافتنی است.
چنین حزبی به ناگزیر مدافع وحدت در کثرت است و هم از اینرو، تنوعات فکری و روشی میان صفوف خود را در کادر ارزشهایی میپذیرد که قوامبخش و تضمین کنندهی همین وحدت حزبیاند. وحدت از این نوع، همزاد رویکرد منعطف در امر اتحادهای سیاسی است و لذا حزب چپ ما، استعداد سیاستورزی دارد و استفاده از هر ظرفیت در سپهر سیاسی را در خود میپروراند تا آرمانهایش را زمینی کند.
حزب چپ ایران بر اساس باورها و برنامهی خود، اپوزیسیون نظام ولایی و دینبنیاد جمهوری اسلامی است و از همان دورهی تدارک وحدت حزبی، بر گذر از این نظام تاکید داشته و همچنان نیز بر حقانیت این انتخاب سیاسی خود پای میفشرد و خواهد فشرد. حزب ما از همین جایگاه سیاسی بر اتحاد چپ و تشکیل ثقل جمهوریخواهی تاکید دارد و در عین حال مدافع هماهنگی میان همهی جریانات واقعاً و عملاً متعهد به سکولار دموکراسی است.
ما که گذر از جمهوری اسلامی را تنها با همافزایی در اپوزیسیون خواهان رهایی کشور از شر نظام جمهوری اسلامی و جایگزینیاش با جمهوری مبتنی بر آزادی و دموکراسی و سکولاریسم ممکن میدانیم، بر اصل گفتوگو در سطح اپوزیسیون پایبند هستیم. ما معتقدیم گفتو شنود است که میتواند تفاهمات و تعاملات ضرور را در پیبیآورد. حزب ما در این راستا پیش آمده و از دیگر نیروهای اپوزیسیون هم دعوت به چنین رویکردی دارد. در همانحال اما به تصریح میگوییم که این نیاز مبرم ایران کنونی، گام برداشتن بسی بیشتر در این عرصه را دارد.
آنچه که برای حزب ما جای امید فراوان داشت، از سر گذراندن نیمهی دوم پنجمین سال بنیانگذاری خود در پرتو جنبش انقلابی “زن – زندگی – آزادی” بود. جنبشی که حقانیت سمتگیری و مشی سیاسی متخذهی ما را مبرهن کرد، انگیزههای مبارزاتیمان را بیشتر صیقل داد و چشمانداز گذر از جمهوری اسلامی را فراختر کرد.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) در این روز که برای ما دارای ارزش تاریخی است به نام اعضای حزب، از همهی جریانات سیاسی ایرانی و غیر ایرانی و هر فعال درونمرزی و برونمرزی که در این سالها به زایش این حزب با دید مثبت نگریسته، صمیمانه سپاسگزاری میکند. ما شادابی خود را در پیشرفت جنبش گذار از جمهوری اسلامی به آزادی، دموکراسی، سکولاریسم و عدالت اجتماعی میدانیم.
ما درب حزب را به روی عموم مزد و حقوق بگیران، زنان، اکولوژیستها، عدالت خواهان، همەی مبارزان تبعیضستیز، کارگران، معلمان گشوده میدانیم و آغوش خود را برای هر میزان از دوستی تا رفاقت حزبی باز میگشاییم. این حزب، جوانی خود را هم در سیاستِ پاسخگوی نیازهای روز کشور میجوید و هم در جوانانه و زنانه شدن حزب میپوید. ما با سر دادن ندای زیبای “زن – زندگی – آزادی” به صدایی رسا و تقدیم آرزوهای بلند خود برای به برنشستن آمال دیرینهی مردم ایران در رهایی از هر نوع دیکتاتوری و هرگونه ستم و از جمله ستم طبقاتی، خواستار دوستیها هستیم. بهجا می دانیم یاد همهی یارانی که جان عزیز خود را در راه آزادی، برابری و سوسیالیسم فدا کردند تا نهال دموکراسی و عدالت اجتماعی بارور شود، گرامی بداریم و در برابر زنان و جوانانی که در جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی جان باخته یا در زندان مقاومت میکنند و یا زخم استبداد را برتن دارند، سر تعظیم فرود آوریم.
هیئت سیاسی – اجرایی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
١۱ فروردین ١۴٠٢ برابر با ٣۱ مارس ٢٠٢٣
وای چقدر انواع و اقسام حزب، بس است دیگر. ظاهرأ روشنفکرنی که همگی حرفهای کلیشهای همدیگر را تکرار میکنند. سر تا ته این نوشته همان است که ما نیم قرن است میشنویم، یک چیز مشخص و جدید بگویید تورو خدا. یا خیام – ایرج شهریاری
با شادباش برای پنجمین سال تاسیس و فعالیت حزب چپ و به امید راه یابی و چاره جویی هر چه سریع تربرای بازشدن،، درب،، به روی جوانان میهن .
با درود و سپاس و شادباش جهت تشکیل حزب چپ.
گرامیان میهن ما در شرایط خطیر و اسفباری به سر میبرد. ما فقط با اتحادمان میتوانیم وزنه ای مهم و قابل اتکا در سپهر سیاسی ایران محسوب شویم و نقش چپ را در پیشبرد انقلاب و سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی برجسته کنیم.
متأسفانه سیاست ها و خطاهای فاجعه بار چپ در گذشته، ضربات سهمگینی به اعتبار چپ وارد آورده است، به طوری که بسیاری از افراد چپ گرا به کار گروهی و سازمانی با دیده ی تردید مینگرند. پس اعتماد آفرینی در بین هموطنان چپ گرا در حال حاضر امری بسیار مهم میباشد.
اما این اتحاد دیر هنگام، با سرعتی لاک پشتی، اتحادی که تقریبا ۴۰ سال زمان نیاز داشت تا پا به عرصه ی وجود بگذارد، باید گسترش یابد. گذشته از آن ، ما برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی نیاز به هر یک نفر داریم. نتیجتا این اتحاد نباید صرفآ بین جریان چپ صورت پذیرد. در آن صورت صد سال دیگر نیز جمهوری اسلامی دوام خواهد یافت. حزب چپ باید هر چه سزیعتر با دیگر جریان های سیاسی، از چپ و راست و ملی و جمهوریخواه و پادشاهی خواه و…جهت ائتلاف و اتحاد برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی اقدام کند.
چنانچه گروهی فکر کند که به تنهایی قادر به سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی میباشد، بدون شک در فانتازی به سر میبرد.
جریان اپوزیسیون ، زمانی میتواند به بزرگترین و فراگیرترین اتحاد، برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی فراروید که تلاش کند تا با هر گرایش سیاسی و گروهی، پیرامون نکات اشتراک حد اقلی ائتلاف کند. اعتقاد به سکولاریسم و دموکراسی، مهمترین شروط چنین ائتلاف فراگروهی میباشند.
متأسفانه اپوزیسیون تا به حال فقط و فقط وقت به هدر داده است و فرصت سوزی کرده است. جنگ جمهوری و پادشاهی راه انداخته است، جنگ پرچم و رنگ و نقش پرچم به پا کرده است. جنگ وکالت و نشست واشنگتن و جنگ منشور و جنگ مصاحبه ی رسانه ها با آقای رضا پهلوی و جنگ کوفت و زهر مار…راه انداخته است. نمیدانم صحبت از اپوزیسیون باید کرد یا مهد کودک. اپوزیسیون دلسوز وظیفه دارد که دست از تخریب یکدیگر بر دارد و دست اتحاد به سوی یکدیگر دراز کند.
اگر واقعأ به دموکراسی معتقد هستید، باید جمهوری خواهان و پادشاهی خواهان فوری بر سر نکات اشتراکی حد اقلی، یعنی: سکولاریسم و دموکراسی ،متحد شوند و انتخاب نوع سیستم حکومتی آینده را به صندوق رای مردم در انتخابات پس از سرنگونی، انتخاباتی با استاندارد جهانی و تحت نظارت سازمان ملل واگذار کنند. اگر قرار بود با مته به خشخاش گذاشتن به جایی برسیم، روزگارمان بهتر از این میبود. ایجاد حزب چپ و اتحاد جمهوری خواهان خبری مثبت است، اما هرگز کافی نیست، باید به سمت ائتلاف و اتحاد با پادشاهی خواهان حرکت کرد.
پیش به سوی ائتلاف و اتحاد جمهوری خواهان و پادشاهی خواهان برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی.
سرنگون باد حکومت جنایتکار اسلامی
زن، زندگی، آزادی
، دوستان و رفقای گرامی،
اولش ، وقتی که دیدم که ۱۰ نفر از شما گرامیان با دیدگاه های اینجانب مخالف بوده اند و حتی یک نفر هم برام یه بیلاخ تأیید نفرستاده، خیلی ناراحت شدم. زانوی غم در بغل گرفتم و به خودم گفتم، ددم وای!
بعدش رفتم نو گوگل سرچ کردم و متوجه شدم که جمعیت ایران بالغ بر ۸۵،۵۵۰۰۰۰ نفره. بعد شما ۱۰ تا مخالف را ازش کم کردم، دیدم که هنوز ۸۸،۵۴۹۹۰ نفر با نظر من موافقن. فوری رفتم یه پپسی برا خودم باز کردم. دمم گرم!
اگر با هم یکی نشیم، یکی یکی کشته میشیم.
زن، زندگی، آزادی
رفقای عزیز حزب چپ ( فداییان خلق )
با درود و شادباش بابت پنجمین سالگرد تأسیس حزب !
فرمودهاید که « درب حزب را به روی عموم مزد و حقوق بگیران، زنان، اکولوژیستها، عدالت خواهان، همەی مبارزان تبعیضستیز، کارگران، معلمان گشوده میدانیم و آغوش خود را برای هر میزان از دوستی تا رفاقت حزبی باز میگشاییم. » . خیلی هم عالی فقط لطف کنید آدرس این درب باز و آن آغوش گشاده را هم اعلام بفرمایید .
در داخل کشور که نه نمودی از حزب هست ، نه نشان مشهودی از درب باز و آغوش گرمش . لطفاً به شعارهای زیبا بسنده نکنید .
سلام بر عزیزان
پیشنهاد من تشکیل یک جبهه مشترک تمام احزاب و سازمانهای چپ است و با هماهنگی هم به اقدام به برگزاری تظاهرات و جلسات است. متاسفانه جریانات عیر دمکراتیک با حمایت کشورهای آمریکا و اروپا برنامه ای را دارند که بتوانند مجددا همان کاری را انجام دهند که با کودتاها در ایران انجام دادند . بایستی جریانات چپ این واقعیات را به مردم ایران و خارج نشینان مطرح و عنوان نمایند. طی چند ماه جاری افرادی مثل رضا پهلوی، فرح و خانم مسیح علی نژاد در حال فریب مردم هستند.
جناب امیر جنابعالی می فرمائید که افرادی مثل رضا پهلوی در حال فریب مردم هستند.
آقای فتاپور از حزب چپ در جلسه ای شرکت می کند که شهریار آهی هم حضور دارد.
جناب آهی از نشست جرج تاون که رضا پهلوی در آن نقش اول را داشته حمایت می کند.به لینک زیر مراجعه فرمائید.
شما در برابر جریانات غیر دموکراتیک موضع دارید.
اما آیا دوستانی که به آن ها پیشنهاد می دهید که جبهه مشترک تشکیل دهند هم چنین موضعی دارند؟
https://radis.org/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D9%87%DB%8C-%D9%88-%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DA%AF%D8%B1-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7/
شما هر ائتلاف و همکاری برعلیه جمهوری اسلامی را با دلیلی رد خواهید کرد، مشکل اصلی شما حکومت پهلوی است نه جمهوری اسلامی.
شما ریشه در انقلاب ۵۷ دارید و بخشی از آن هستید، هرچند جناح سرکوب شده آن.
متأسفانه اپوزیسیون ایران، بخصوص اپوزیسیون چپ و ملی، جمهوریخواه، به جای اتحاد فراگیر و ملی برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی، جنگ هژمونی طلبی را راه انداخته است. گویا مشکل آنها هنوز حکومت پهلوی میباشد و نه جمهوری اسلامی جنایتکار.
متاسفانه گرایشات ایدئولوژیک و منافع گروهی رل مهمتری در تصمیمات سیاسی آنها بازی میکند تا درد و رنج ۴۴ ساله ی مردم ایران و منافع ملی.
فراموش کرده اند که تصمیم گیرنده ی اصلی در انتخاب سیستم حکومتی آینده، سامانه ی جمهوری و یا پادشاهی، مردم هستند، که آن هم باید در یک رفراندوم با استانداردهای جهانی و زیر نظر سازمان ملل صورت پذیرد.
از این منظر آقای رضا پهلوی بسیار بیشتر به دموکراسی پایبند است تا جمهوری خواهان.
او صریحا اعلام کرده است که برای رأی و نظر مردم احترام قائل است و خواهان پادشاه شدن و مقام گرفتن نیست.