یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

استیون هاوکینگ: “پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ” – ترجمه ی ایرج فرزاد

شاید همه ما نام استیون هاوکینگ را شنیده باشیم، دانشمند فیزیک کوانتوم و کیهان‌شناس فقید که با وجود بیماریهای مختلف جسمی، از روی ویلچرش جهان را با نظریه‌های خود شگفت زده می‌کرد. کتاب “پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ” بازتابی از چالش فکری این دانشمند فقید است. توضیح مترجم و متن کامل کتاب را ملاحظه می کنید:

توضیح بر ترجمه ای جدید از کتاب: “پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ”

من حداقل دو ترجمه از این کتاب را با عناوین: “پاسخ های کوتاه به سوالات بزرگ” و “پاسخهای مختصر به پرسش های بزرگ” دیده ام. راستش در ابتدا تلاش کردم که به نسخه ورد و یا حداقل پی دی اف این ترجمه ها دسترسی پیدا کنم و یکی را که مناسبتر بود در نشریه بستر اصلی منتشر کنم. اما با مطالعه متون موجود، در نهایت تصمیم گرفتم خودم ترجمه جدیدی را انجام بدهم . علت اینکه زحمت این کار را قبول کردم این جمله از خود استیفن هاوکینگ است که در همین کتاب مورد نظرآمده است و من عنوان پاسخهای کوتاه به ۱۰ پرسش بزرگ را به عنوان تیتر برگزده ام:

«این واقعیت که ما انسانها که خود مجموعه ای از ذرات بنیادی طبیعت هستیم، توانسته ایم به درک قوانین حاکم بر ما و جهانمان برسیم، یک پیروزی بزرگ است. من می خواهم مردم را با شور و هیجان خود در مورد این سؤالات بزرگ و اشتیاقم در تلاش برای یافتن پاسخ را با خود سهیم کنم..»

ترجمه های موجود به زبان فارسی، متاسفانه به تمامی در «سهیم» کردن مردم عادی با آن پاسخها چندان موفق نبودند. یکی به این دلیل که اصراری غیرقابل تصور را دیدم که برای هر کلمه و اصطلاح علمی حتما یک معادل فارسی را، حتی اگر در فرهنگ زبان فارسی وجود ندارند، ابداع کنند. این روحیه امتناع از بکار بردن اصطلاحاتی که در زبان های دیگر و از جمله زبانهای اروپائی رایج و مقبول و جا افتاده و قابل فهم اند، به باور من به جای اینکه خواننده را متوجه محتوای کتاب های ترجمه شده بسازد، آنان را به نوعی توجه به خلوص در زبان و دستور زبان فارسی میکشاند. برای مثال کلمه “تکنولوژی”، لازم نیست حتما با “فن آوری” جایگزین شود، یا بیگ بنگ” با “مه بانگ”. اگر “وحدانیت” و “یگانگی” ترجمه مانوس تری برای”singularity” است، چرا لازم است که حتما یک لغت به فارسی “خالص” مثل “تَکینگی”، را که حتی در فرهنگ لغات مُعین و دهخدا وجود ندارد، باید تراشید؟ آیا مترجمین عزیز فکر کرده اند که کار آنها نه “بیگانه زدائی” در زبان فارسی که انجام یک رسالت است؟ متوجه هستند که مخاطب کار و تلاش آنان مردم کوچه و بازار اند که دنیایشان با مشغله های مدافعان فارسی ناب و یا هر زبان ناب دیگر کلا متفاوت است؟ آیا متوجه هستند که به این ترتیب در برابر انعطاف همه زبانهای پیشرفته دنیا، به دام نوعی ناسیونالیسم تنگ نظر در عرصه علم و ادبیات افتاده اند؟ واقعیت این است که در زبانهای اروپائی بسیار کلمات را از عربی گرفته و به همان شکل بکار میبرند، مثل “جبر”(در ریاضیات)، لیمو، زرافه، قهوه، کیش و مات. از این نظر و در این سطح ترجمه ها بیشتر به فرم زبانی و تعهد در برابر حفظ خلوص زبان فارسی گرایش دارند.

مشکل دیگر این بود که متوجه شدم به جای رساندن مفهوم و جوهر محتوا، مترجمین “تفسیر” خود را  گنجانده اند که در حقیقت جملات “نظر” آنها و نه نویسنده را منعکس میکنند. این را در پاسخ به سوال اول: «آیا خدائی وجود دارد» به وضوح دیدم.

این را نیز میفهمم که مترجمین ممکن است از ترس جمهوری اسلامی، به چنین «دستکاریهائی» روی آورده باشند. اما، این توجیه پذیر نیست. با فلج کردن محتوای نظر نویسنده، اصل تعهد به ترجمه دقیق متن، زیر پا گذاشته شده است. چرا که آن متن ترجمه شده، در حقیقت منظور نویسنده نیست. اگر هم به چنین جبری ناچار بوده اند، درست تر بود از خیر ترجمه بگذرند.

یک نکته دیگر را در این رابطه کاملا درک می کنم: تعداد بسیار زیادی تحصیلکرده، در ایران تحت رژیم اسلامی، هیچ آینده ای ندارند، بخش قابل توجهی از نُخبگان و برندگان المپیاد بین المللی ریاضی کشور را ترک کرده اند. برای آنها که چنین امکاناتی ندارند، نه کار هست و نه امکان ادامه تحصیل و تحقیق. ترجمه، یک منبع ارتزاق است به معنی واقعی کلمه. اما در این زمینه توصیه من به این انسانهای شریف که کرامت خود را پاس میدارند تا در برابر مقامات و سران رژیم اسلامی سر خم نکنند،  این است که از ورود به عرصه هائی که حاصل کار و تلاش آنان را در جهت منافع “ناشران”، «بازاری» می کند، و لاجرم حرمت و احترام آنان را زیر ضرب قرار میدهد، خودداری کنند و در مقابل به کار ترجمه آثار دیگری که چنین عواقبی را به بار نمی آورد، روی آورند.  مترجمین عزیز به خوبی میدانند، که “حق “مترجمی آنها کسر کوچکی از سود حاصل از فروش کتابهاست که به جیب ناشران میرود. بسیاری کتاب آموزنده به زبان خارجی، از جمله مهمترین و پر انتشار ترین آنها، رمان، وجود دارند که با ترجمه آنها میتوان به خوانندگان زیادی دسترسی داشت.

و بالاخره، من در توضیح برخی اصطلاحات علمی، با کمک گرفتن از اطلاعات در اینترنت و ویکی پیدیا، جملاتی را در داخل پرانتز و یا زیرنویس اضافه کرده ام. در برابر برخی کلمات مثل «جهان» و «فضا»، کلمات معادل انگلیسی را وارد کرده ام. متن انگلیسی مبنا این ترجمه را با دانلود نسخه پی دی اف از سایت:  http://webéducation.com   انتخاب کرده ام.  

ایرج فرزاد     ۶ ژوئن ۲۰۲۳

[email protected]

www.iraj-farzad.com

کتاب “پاسخ های کوتاه به سوالات بزرگ”

http://www.iraj-farzad.com/book/big-questions-farsi.pdf

https://akhbar-rooz.com/?p=208564 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حسن صباح
حسن صباح
9 ماه قبل

لطفا لینک pdf بزبان انگلیسی را اینجا قرار دهید چون در سایتی که نوشته اید http://webéducation.com من نتوانستم پیدا کنم . تشکر

نیک
نیک
9 ماه قبل

جناب فرزاد با تشکر بسیار از ترجمه چنین مطلب جالبی از دانشمندی بزرگ و در اختیار قرار دادن رایگان آن به نکته مهمی در امر ترجمه اشاره نموده اید بسیار بجا. شکی نیست که بکار بردن مترادف های فارسی سبب رشد و غنای زبان فارسی خواهد شد اما این امر که در ادبیات , شعر و داستان سرایی میباید تشویق و رعایت شود در مباحث علمی میباید شدیدا پرهیز شود چرا که در علوم ما نیازمند زبانی مشترک هستیم تا نه فقط از هم بهتر بیاموزیم که کمتر دچار خطا شویم. 

کیا
کیا
9 ماه قبل

با نگاهی سریع به ترجمه می‌توان ادعا کرد که کاری ارزشمند و ترجمه ای خوب انجام شده است ، اینچنین اطلاعاتی ارزش فوق العاده ای برای جامعه ایرانی را بهمراه دارد.

کهنسال
کهنسال
9 ماه قبل

جناب فرزاد گرامی :
هرچند با برخی نظرات شما زاویه دارم؛ ولی تلاشها و کوشش علمی شما قابل تقدیر است.
تندرست و شاد باشید!

مهمان
مهمان
9 ماه قبل

در ضمن مفهوم سینگلاریتی خیلی متفاوت از وحدانیت و یگانگی است. این دو واژه بیشتر در مواردی بکار می‌رود که چند چیز یکی‌میشوند و یا در نظر گرفته می‌شوند و یا حول یک‌ محور جمع میشوند. در حالی که سینگلاریتی به مفهوم تک بودن است. هیچ چیز دیگری وجود ندارد مگر همان یک چیز.
بهترین حالت در ترجمه برای واژه های این چنینی و معادل‌های جدید فارسی شان به نظر من پی نویس و‌توضیح واژه در پایین صفحه و یا داخل پرانتز است.

مهمان
مهمان
9 ماه قبل

من با نظر شما آقای فرزاد در مورد ترجمه نکردن چنین متونی به دلیل عدم امکان وفاداری به متن اصلی در ایران موافق نیستم.
مترجمین در ایران بهتر است از روش‌های خلاقانه استفاده و به هر اندازه که می‌توانند متن اصلی را حفظ کنند ولی حتی اگر مجبور باشند در بعضی موارد انرا کم رنگ کنند، ارتقا آگاهی مخصوصا جوانان در ایران مهمتر از وفاداری صد در صد به چنین متن هایی است. متون این چنینی حتی اگر بتوانند خوانندگان ایرانی را تا حدی و درصدی به تامل وا دارند و به آنها در زمینه های اساسی آگاهی دهند و بخشی از واقعیات متن را منتقل کنند، بهتر آنست که ترجمه شده و بدستشان رسانده شود تا آنکه به دلیل عدم امکان وفاداری کامل به متن اصلا به دست خوانندگان در ایران نرسند.
مثلا میشود به جای ترجمه اینکه آیا خدایی وجود دارد و یا خدا وجود ندارد، انرا به شکل دیگری طرح کرد.

مهرداد
9 ماه قبل

با درود آرزوی موفقیت. در کشوری که مردم‌کوچه و بازار دست کم از اسلام سیاسی عبور کرده اند ( اگر نه اعتقادی) ابن جا نماز آب کشیدن ها دیگر محلی از اعراب ندارند، زنان حجاب تحمیلی را زیر پا میگذارند ولی مترجمین در حوضه دست کم فیزیک این صداقت عملی را ندارند. ‌ترجمه نیز به مرور جایگاه واقعی خویش را خواهد یافت. ترجمه در خدمت امانت داری به نظرات دانشمندان نه در جایگاه توجیه موهوملت اسلام سیاسی. بر قرار باشید.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x