آتش جنگ جهانی سوم روز به روز برافروختهتر میشود. نخست داعش وارد عمل گردانده شد و یورشی بیامان علیه ملت کورد صورت گرفت. در نتیجهی مبارزه و فداکاری ملت کورد، با پیشاهنگی جنگاوران پ.ک.ک، داعش درهم شکسته شد. سپس جنگ اوکراین و اخیرا جنگ اسرائیلـ حماس بهعنوان مراحل بعدی جنگ جهانی سوم آغاز شدند. با اینهمه نباید انتظار داشت که این جنگ در همین نقطه به پایان برسد.
انفجار انتحاری در کرمان در سالگرد کشتهشدن مهرهی کلیدی رژیم جمهوری اسلامی (قاسم سلیمانی)، میتواند آغاز مرحلهی تازهای از جنگ باشد. در این انفجار که منجر به کشتهشدن شمار بسیاری از افراد مدنی شد، رژیم جمهوری اسلامی از «عناصر ارزشیِ» خودش بهعنوان سپر و مهرهی ابزاری استفاده کرد. بعید نیست که رژیم از وقوع این انفجار باخبر بوده باشد و حتی رصد و جهتدهیشدن این عملیات انتحاری از سوی عوامل اطلاعاتی رژیم دور از ذهن نیست. چرا که مظلومنمایی یکی از شگردهای همیشگی رژیم جمهوری اسلامی بوده تا از این طریق دست خود را برای مداخلات «انتقامجویانه» و ضدحملات تازهتر باز بگذارد.
از طرف دیگر، محور اسرائیلـ ترکیهـ آذربایجان که در قضیهی جنگ آذربایجان و ارمنستان ضربهی سنگینی به موقعیت ژئوپولتیک ایران در قفقاز زدند، با ضدحملهی رژیم ایران از طریق حماس مواجه گشتند. جنگ در فلسطین، موقعیت رژیم ایران را در برابر این جناح تقویت کرد. به همین دلیل احتمال اینکه این محور بخواهد بار دیگر داعش را وارد عمل کند و زهرچشمی از جمهوری اسلامی بگیرد وجود دارد. حتی احتمال دارد این نوع حملات انتحاری گستردهتر هم بشوند. در هر صورت، وضعیت منطقهای و داخلی رژیم جمهوری اسلامی بهگونهایست که هر آن ممکن است آتش جنگ به درون ایران سرایت کند. زیرا نبرد سلطهخواهانهی بین ایران و اسرائیل عملا به حالت یک جنگ تمامعیار درآمده و این دو نیرو تمام امکانات خود را علیه همدیگر وارد میدان کردهاند.
از طرف دیگر، جناح پانترکیسم ترکیهـ آذربایجان، رژیم جمهوری اسلامی را مانعی در برابر برنامههای نوعثمانیگری و رقیبی برای توسعهی سلطهی خود در منطقه میداند. این جناح چه از طریق نوچههای ناسیونالیست کورد (شامل بارزانی، حزب دموکرات) و مجاهدین خلق و چه از طریق نیروهای تبهکاری نظیر داعش میتواند جبههی تازهای علیه جمهوری اسلامی ایران بگشاید. روزبهروز بر کشمکشهای این جناح با جمهوری اسلامی افزوده میشود و احتمال دارد نهایتا به رویارویی مستقیم نیز بیانجامد. جناح مزبور درصدد آن بود که جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» را به سود خود مصادره کند و اینک که بهشکل موقتی هم که باشد از میزان خیزشهای مردمی در ایران کاسته شده، به فکر آن است که از شیوههای دیگری برای مقابله با جمهوری اسلامی بهره بگیرد. به همین دلیل ممکن است استفاده از حملات انتحاری و احیای داعش را پروژه و راهکار مفیدی بداند.
نکته اینجاست که هم رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی و هم جناح «پانترکیسمـ احزاب ناسیونالیست وابستهی کوردیـ مجاهدین خلقـ داعش» به یک اندازه برای مردم ایران و ملت کورد خطرناک هستند. هیچ تفاوتی بین داعش و نیروهای سرکوبگری که در خیابانهای شهرهای ایران، مردم بیگناه را به خاک و خون میکشند وجود ندارد.
سال ۲۰۲۴ آبستن وقوع درگیرهای شدیدتری است. این سال، سال سرنوشتسازیست که باید بر خطراتی که ملتهای ایران را تهدید میکند و فرصتهایی که در اختیار دارند آگاه بود. زمینههایی که موجب شکلگیری جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» شد همچنان بهطور چشمگیری تداوم دارند. جامعهی ایران دارای چنان توانمندی و پویایی درونی هست که میتواند به مبارزات دموکراسیخواهانهی خود شدت بخشد. به همین دلیل هم در برابر استبداد و دیکتاتوری جمهوری اسلامی و هم در برابر جنگافروزی نیروهای جهانی و مهرههای منطقهایشان، به خطمشی مبارزاتی متفاوتی نیاز هست. به راهبردی سیاسی نیاز وجود دارد که هم در مقابل دیکتاتوری رژیم مقاومت و مبارزه کند و هم در برابر جنگافروزی نیروهای جهانی و مهرههایشان بایستد.
آیندهی ملت کورد و همهی ملتهای ایران بستگی به اتخاذ سیاست صحیحی در این چارچوب و برداشتن گامهای عملی در این راستا دارد.
ریوار آبدانانـ عضو شورای ریاست کل کنفدرالیسم دموکراتیک کوردستان (ک.ج.ک)
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- ریوار آبدانان – آرشیو مقالات در سایت قدیم
- جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» نه بیعت میکند، نه وکالت میدهد! – ریوار آبدانان عضو “ک.ج.ک”
- شکست پروژههای اپوزیسیون سلطهخواه، یک پیروزی برای جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» است – ریوار آبدانان
- کارنامهی یکسالهی جنش انقلابی «زن زندگی آزادی» در گرماگرم تشدید جنگ جهانی سوم – ریوار آبدانان
تفاوت ها بسیارند.
اما اگر دنبال وجه تشابه هستید، توصیه میکنم به آبشخور مشترک داعش و تجزیه طلبان در ایران توجه کنید! هر دو از سوی تنها “دمکراسی” زن و کودک کش جهان تغذیه مالی، لجستیکی، تجسسی میشوند.
طنز تلخ در اینجاست که نویسنده و دوستانش برای ستاندن زندگی هزاران ژن در فلسطین هورا میکشند و مدعی “ژن؟ ژیان؟ ئازادی؟” در ایرانند!
خانم نجمه گفتهی شما کاملا اشتباه است. جریان کنفدرالیسم دموکراتیک و نویسندهی مقاله کاملا با فلسطین همجهت هستند و خود پ.ک.ک در دههی ۱۹۸۰ دوشادوش مبارزین فلسطینی با اسرائیل جنگیده و شهدایی هم داده است. خود رهبر پ.ک.ک آقای اوجالان نیز توسط موساد و سیا دستگیر شد و به ترکیه تحویل داده شد. پس لطفا اگر اطلاع ندارید الکی برچسب به کسی نزنید.
سطح نازل تحلیل نویسنده این مطلب البته به پیشینه کمونیسم دهقانی پ ک ک و سواد نازل سیاسی هواداران آن بازمی گردد که با قطع کامل با گذشته مارکسیستی خود, اکنون چیزی جز یک ناسیونالیسم مهاجم را نمایندگی نمی کند. چیزی که با سرقت آرای مورای بوکچین ( آنارشیست آمریکایی) و تکرار واژه های محیط زیست, دموکراسی و کنفدراسیون دموکراتیک و آپوئیسم نامیدن آن قابل درمان نیست. ربط دادن حملات داعش به ترکیه و آذربایجان و … پان ترکیسم و … پیوند آنها با داعش و ضربه خوردن ترکیه درماجرای حماس ( با این که می دانیم هم به لحاظ ایدئولوژیک ( اخوان المسلمین) و هم سیاسی, حکومت ترکیه پشتیبان این گروه اسلامگرا است واگر تضادی با جمهوری اسلامی دارد در رقابت برای سواستفاده بیشتر از مساله فلسطین است) از نوع همین تحلیل های کیلویی است.
جناب احمد شما نه پ.ک.ک رو میشناسید نه فرق کنفدرالیسم دموکراتیک و ناسیونالیسم رو تشخیص میدید. شما که از روابط تاریخی ترکیه و اسرائیل بیخبرید بیخود تحلیلات کیلویی ارائه نکنید.
تفاوتی هم میان پان تووورک و پان کووورد و بقیه انیرانیان نیست.