جنگی که بر سر منافع صاحب سرمایه است، جنگ طبقه کارگر نیست و کارگر آگاه سرباز جنگی که نفعی از آن نمیبرد نخواهد شد.
مبارزه روزمره طبقه کارگر، مقاومت در برابر استثمار و تبعیض است. پیروزی طبقه کارگر رهایی از بند تبعیض، بیگانگی، استثمار و بیحقوقی است که کوچکترین ارتباطی به قدرتطلبی و نظامیگری دولتهای سرمایهداری ندارد. منافع مشترک ملی فارغ از طبقهی اجتماعی دروغی بیش نیست. صدای جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر امروز در خاورمیانه بیش از پیش و رساتر به گوش میرسد. دور نیست روزی که این مبارزان، نقش تاریخی رهایی بشریت را رقم بزنند و این مهم با اتحاد طبقاتی و پیشروی اعتراضات انترناسیونالیستی طبقه کارگر محقق خواهد شد.
در تاریخ ۱ مارس در حالی که دستگاه پروپاگاندای به اصطلاح صلحبانان منطقه (ناتو) در حال جامهدری و سوگواری برای همنوعان چشمآبی خود بود، در این گوشهی جهان، هنگام برگزاری یک مراسم مسلمانان، نیروهای اسرائیلی به بهانهی پرتاب شدن تعدادی سنگ، رو به شهروندان بیدفاع و بیسلاح فلسطینی آتش گشودند. دختری ۱۱ ساله با اصابت نارنجک صوتی با صورتش در شرایط حاد فیزیکی قرار گرفت و بستری شد. این در حالی است که کمتر از ۱ ماه از قتل پسر ۱۴ ساله در بیتاللحم میگذرد و در یک سال اخیر، نهادهای «حقوق بشر» اسرائیل کشتار ۷۷ فلسطینی توسط نیروهای این رژیم را تأیید کردهاند. همچنین رسانههای رسمی غرب، از ابتدای حمله روسیه به اوکراین چهرهای به نسبت عریانتر از نژادپرستیشان را به جهانیان ارائه دادهاند.
با تأکید بر «چشمآبی» بودن اوکراینیها و این که «این بار فرق میکند» چون «اینجا اروپا است و نه افغانستان و عراق»، رویکردی به شدت متفاوت در برخورد با سایر پناهجویان جنگزده داشتهاند و سیل سلاح و اشک را به سمت «برادران همنوعشان» روانه کردهاند. اکنون بر همگان روشن میشود که نقش نهادهای حقوق بشر هیچ نیست جز همان پوشش همیشگی بر سیاستهای جنگ افروزانه قدرتهای فاشیستی. گرچه چند لایه بودن نژادپرستی به شکلی است که چند روز بعد خبر اوضاع اسفناک پناهندگان اوکراین در فرانسه هم تازگی نخواهد داشت. دستگاه تحمیق بورژوازی غرب هیچ فضایی برای حقیقتجویی باقی نمیگذارد.
با وجود تصفیهی نژادی بیش از هفتاد سال حکومت اسرائیل و جنایات روزمرهی نیروهای به ظاهر «دفاعی» اسرائیلی، هیچ گونه تحریم رسمی را به هیچ شکلی علیه آنان را از طرف دول غربی شاهد نبودیم و هیچ اجماع بین المللی در رد و محکومیت جنایات این رژیم شکل نگرفته است. هیچ آغوش بازی برای آوارگان فلسطینی وجود نداشته است و سالهاست که در اردوگاههای آوارگان، محبوس و بلاتکلیف هستند. نقش سازمان ملل و اتحادیهی اروپا هم تنها «محکوم کردن به شدیدترین لحن» بوده و هست. امروز میبینیم پس از گذشت مدت چند روزه از تجاوز روسیه، این کشور، یک به یک امتیازاتش را از دست میدهد مثل تصمیمهای فیفا و یوفا، در حالی که در حین تحریم روسیه میزبانی جام باشگاههای آسیا را به عربستان سعودی سپرد که در طی ۸ سال گذشته یمن را به خاک و خون کشیده است. گرچه تحریم، اولین و شدیدترین تخریبها را به طبقهی کارگر تحمیل میکند و عملی محکوم و غیرانسانی محسوب میشود، اما این استاندارد دوگانه معانی بسیاری را از پس پرده بیرون میکشاند.
پروپاگاندای غلیظ اسرائیل در مورد نقش غیرتهاجمی نیروهایش و حق دفاع از خود با اسنایپر و نارنجک و سانسور در برابر سنگ و خشم شهروندان غیر نظامی فلسطین ادامه دارد، در حالی که سال پیش دهها هزار نفر را در سراسر همین کشورهای اروپایی به خیابانها کشاند. کمدی تلج اینجاست که بخش قابل توجهی از این معترضین یهودی و حتی دارای تابعیت اسرائیلی هستند و حکومت اسرائیل به هر آن کس که نقدش میکند حتی اگر یهودی باشد انگ ضدیهود میزند.
رهایی مردم فلسطین و کارگران تمام این کرهی خاکی، در دستان توانمند طبقهای است که خشت به خشت بنایش کرده و چونان خون در رگهایش، این اکوسیستم در هم پیچیده را زنده نگه داشته است؛ گورکنان سرمایهداری!
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- تلفات میدان نفت – شرایط ایمنی کارگران در میادین نفت، گاز و پتروشیمی
- شمشیر دولبهی رسانههای اجتماعی، گزارشی درباره سانسور اعتراضات مردمی توسط اینستاگرام و فیسبوک
- حرفه توهمنگار؛ پاسخی به اظهار نظرهای اخیر اسماعیل محمدولی (خبرنگار) درباره کارگران نیشکر هفت تپه – دیکریشن
- دریای کاسپین در محاصره مرزهای سرمایه – دیکریشن