دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

سازمان راه کارگر: تازه ترین جنایت رژیم اسلامی ایران: اعدام دو منتقد دین و مروج خداناباوری

  گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند، جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد

 کارزاری به وسعت جهان، برای دفاع از آزادی بی حد و حصر و استثناء اندیشه و بیان برپا گنیم

خبرگزاری میزان – متعلق به قوه قضائیه جمهوری اسلامی – روز دوشنبه هیجده اردیبهشت گزارش داد که دو زندانی عقیده تی اهل یاسوج و اردبیل بنامهای صدرالله فاضلی زارع و یوسف مهرداد که قبلا در بیدادگاههای رژیم به خاطر “سب النبی” ( اهانت به پیامبر اسلام) و “توهین به مقدسات” و ترویج ارتداد و خداناباوری” ، به اعدام محکوم شده بودند، سحرگاه دوشنبه، حکم شان به وسیله طناب دار اجرا شده است. یوسف مهرداد که حدود سه سال در حبس بود، پدر سه فرزند بوده و فاضلی زارع هم از مادر سالخورده خود مواظبت می کرد. قضات فاشیست رژیم اسلامی میگویند که این دو کنشگر اجتماعی منتقد دین اسلام، از طریق اداره و مدیریت کانال ها و شبکه های اجتماعی، بطور پیگیر مشغول توهین به مقدسات اسلامی و یا نقد و رد احکام شرعی بوده اند.

این اعدام جنایتکارانه و قرون وسطایی، موجی از “تعجب”، خشم و اعتراض را در ایران و جهان برانگیخته است. در دنیای کنونی شاید به انگشتان دست هم نرسد که کشور و دولتی شهروندان خود را به صرف عقیده و ابراز اندیشه، به جوخه مرگ بسپارد. تنها رژیمهایی مثل ایران، عربستان، افغانستان و … در کشورهای اسلامزده و نیز گروههای فناتیک اسلامی نظیر: داعش و القاعده و بوکوحرام و الشباب و … هستند که به صرف نقد و یا حتی شکاکیت در احکام دین اسلام، ربوده و شکنجه یا اعدام می شوند.

زمانی در اروپای قرون وسطا نیز دگراندیشان را به جرم توهین به “مقدسات مسیحیت” زنده زنده در آتش می سوزاندند، اما جنبش روشنگری در عصر رنسانس و مجموعه ای از انقلابات دمکراتیک علیه سلطنت مطلقه و فعال مایشایی اسقف ها، سبب شد که سکولاریسم و لائیسیته به عنوان یک دستاورد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مدرن و انسانی برسمیت شناخته شود. هر چند هنوز در بسیاری از حتی کشورهای پیشرفته سرمایه داری، رد پای مذهب را میتوان در قانون اساسی و پیوند آنها با حاکمیت، موزش و بودجه کشوری مشاهده کرد. اما کمتر حکومتی وجود دارد که شهروندان خود را به صرف نقد دین و یا خروج از دین، اعدام کند و یا حتی بازداشت نماید. این “افتخار عصر بربریت و انگیزاسیون” تماما در اختیار رژیمها و گروههای مذهبی بنیادگرا قرار گرفته است.

از صدور فتوای قتل سلمان رشدی توسط خمینی به خاطر نگارش رمان “آیات شیطانی” تا فتوای قتل تسلیمه نسرین نویسنده و کنشگر زن توسط روحانیون مرتجع اسلامی در بنگلادش ( که منجر به فرار او به سوئد شد) تا صدور حکم اعدام برای کامبخش جوان دانشجو در افغانستان توسط دادگستری حکومت حامد کرزای (که با فشار و کمپین بین المللی انسانهای آزادیخواه، مجبور به لغو ان شدند) تا صدور مجازات مرگ برای یک زن مسیحی در پاکستان به بهانه توهین به اسلام تا زجر کش کردن دختر جوان “فرخنده” در کابل در برابر مسجد “شاه دو شمشیر” توسط مردمان اسیر خرافات تا اعدام هزاران زندانی سیاسی کمونیست در ایران دهه شصت به جرم “ارتداد و الحاد ”  همه و همه نشان می دهند که ضدیت با آزادی اندیشه و بیان، عمری طولانی در تاریخ ادیان دارد.

از تشویق کشتار مزدکیان توسط موبدان زرتشتی در دوره ساسانیان و “انوشیروان عادل” تا کشتار و به صلیب کشیدن مسیحیان با تحریک خاخام های یهودی توسط امپراتوری رم در اورشلیم، تا کشتار بت پرستان و بی دینان و دگر اندیشان توسط منادیان اسلام، تا کشتار هزاران دگراندیش توسط اسقف های کلیسای مسیحی در قرون وسطا، تا سرکوب و کشتار مسلمانان توسط بودائیان بنیادگرا در میانمار و هندوهای فناتیک در هندوستان، تا سرکوب سیستماتیک بهائیان و اقلیت های مذهبی در ایران تحت حاکمیت شیعه جعفری، تا حملات تروریستی علیه نویسندگان مجله فکاهی شارلی ابدو در فرانسه و کاریکاتوریست های دانمارکی … همه و همه ثابت می کنند که بشریت مترقی چه راه طولانی را برای پاسداشت آزادی بی قید و شرط اندیشه و بیان طی کرده است و بی شک هنوز با موانع بسیاری در سراسر جهان روبرو هستیم.

در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی شیعی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه، این فقط مارکسیستها و دیگر خداناباوران بی دین نیستند که مورد سرکوب دائم بوده اند، بلکه پیروان سایر ادیان و حتی خوانش های دیگر از اسلام نیز همواره مورد سرکوب و تبعیض هستند. این رژیم در حالی دگراندیشان را به خاطر عقیده شان سرکوب و زندانی و شکنجه و اعدام میکند که در جهان هشت میلیارد نفری کنونی، تنها حدود یک و نیم میلیارد نفر مسلمان هستند و از این جمعیت مسلمان یا مسلمان زاده نیز کمتر از ده درصد یعنی کمتر از ۱۵۰ میلیون نفر شیعه هستند، اما به “میمنت” چهار دهه حکومت اسلامی در ایران، آخرین تحقیقات و گزارشات نشان میدهد که روند خروج از دین اسلام و اعتقاد به آته ئیسم (خداناباوری) و یا گرویدن به سایر مذاهب، بسیار پرشتاب بوده است.

میلیونها نفر تحت تاثیر علم و روشنگریهای ماتریالیستی، عطای هر نوع دینی را به لقایش بخشیده اند و یا با فاصله گیری از خرافات مذهبی و ارتجاعی، به ضرورت جدایی کامل دین از حکومت و آموزش عمومی و لذا به اهمیت بنیادین سکولاریسم و لائیسیته باور پیدا کرده اند و این سبب هراس رژیم و کاست روحانیت شیعه شده است. آنها در برابر چشمان حیران خود، موج میلیونی “کفر و ارتداد” را از یکطرف و تغییر و تعویض دین را از سویی دیگر مشاهده می کنند. اعدام این دو جوان دگراندیش – مهرداد و زارع – میخواهد این سیگنال را به جامعه بفرستد که رژیم اسلامی تاب تحمل ریزش باورهای دینی مردم را ندارد، از اینرو با سلاخی و قربانی کردن مروجان روشنگری و نقد دین، میخواهد به خیال خام خود جلوی این سیل گرایش به علم و وداع گفتن به افیون دین را بگیرد.

سازمان ما در راستای دفاع از آزادی بی قید و شرط اندیشه، بیان و تشکل و از جمله آزادی کامل اعتقاد یا عدم اعتقاد به دین و نقد و یا ترویج آن، معتقد است که باید مذهب را به امر خصوصی انسانها تبدیل کرد و کلیه بخشهای دولت از جمله نظام آموزش و پرورش عمومی باید از دستبرد دین جدا باشد. هر انسان، نهاد و رسانه ای میتواند در راستای باورهای سیاسی و یا اجتماعی و فلسفی خود به تبلیغ و ترویج اندیشه های خویش بپردازد و هیچ شهروندی را نمیتوان و نباید به صرف اعتقاداتش به بند کشید و مجازات کرد.

بنابراین وظیفه هر انسان و نیروی آزادیخواه و برابری طلب است که چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان در برابر توحش اسلامگرایان و سایر مرتجعین و مستبدین بایستد.

 ما همدردی عمیق خود را به خانواده، دوستان و همرزمان مهرداد و زارع عزیز، اعلام می داریم و پیمان می بندیم که راهشان را ادامه دهیم و یک لحظه از نقد خرافات دینی و ترویج اندیشه های علمی غافل نمانیم.

سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری ایران

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

https://akhbar-rooz.com/?p=202742 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x