جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

بسیار باغ های کیهانی – نقد شعر “یدالله رویایی” از کتاب “لبریخته ها” – آذر کیانی

 اساس شناخت انسان از عالم ، درک چگونگی پیوند ” هستی و حقیقت ” است.
از دیرباز پل ارتباطی میان این دو ” هستی و حقیقت ” کانون ادراکی بسیاری از مشتاقان ، بخصوص عرفا بوده و هست.
در جهان هنر ، مهمترین ابزار بررسی این گستره ی رمزآلود ، نشانه شناسی و نحوه ی دلالت آن برساختار اندیشه های هنری ست که در شعر شاعر ” یدالله رویایی ” به آن می پردازم.

بسیار باغ های کیهانی
در سن سقف رسیدند و
سقف ماند.

دراین سطرها ، حاصل رویارویی جهان ابژه و آگاهی سوبژه ، تصویریست که در زندگی روزمره ی ما آشنا نیست اما واژه های آشنای ” باغ ” و ” سقف ” علیرغم تصویری که از خود در ذهن مخاطب بجای می گذارند ، در همنشینی با واژه های ” کیهانی ” و ” سن ” نماینده ی معناهای پنهانی و ضمنی ست.
دراین سطرها ، مسیری که ابژه و سوبژه در تقابل با یکدیگر تعیین می کنند ، بدون شک خواستِ یقینِ به فرجام رسیده ی شاعر” یدالله رویایی ” ست که در هزارتوی حالات عرفانی ، پیش روی مخاطب قرار می گیرد.
پیام قاعده مند / بسیار باغ های کیهانی/ درسن سقف رسیدند و/ سقف ماند./ … راوی ادراکی ست دست نیافتنی که کانون ادراک آن از تفکر و بینش شاعر در شبکه ی شعور کیهانی برای او حاصل شده است.
منظر نگاه شاعر ، نظم کیهانی ست . باغ های به سقف رسیده که احتمالا به حضور انسان های روشن بین و با بینش و تفکر عرفانی اشاره دارد که سرور و وجد را درونی خود کرده اند و برای شاعر” باغ های کیهانی به سقف رسیده “، جان های به مقصود رسیده را تداعی میکند و /سقف ماند./ هم می تواند اشاره به جان شاعر باشد که آگاهی کیهانی را درخود نظاره می کند.


و سقف که طاعتی معلق
از سقف های دیگر می کرد
آنقدر ساقه های عجب می ریخت
که چشم های من از گل
سر می رفت .

تمامی متن این حرکت عظیم درونی چنان به باور شاعر نزدیک است که در همجواری با سقف های دیگر به وحدت رسیده است و با توجه به عناصر خیال و تصاویر ذهنی ، باغ و رشد ساقه ها و گل ها چشم او را پرکرده است چرا که بارور از سقف شعور کیهانی و وجد و سرور حاصل از آن است .

حالا که دودهای آفاق
در سن ساقه های دشوار
از سقف ، رسم آینه کردند

بیان ناپذیریِ روح و جوهره ی سلوک عرفانی ، متن شعر شاعر را در تصاویر انتزاعی و سوررئال جای می دهد. محور شعر شاعر در این سطرها / دودهای آفاق/ در سن ساقه های دشوار/ از سقف رسم آینه کردند/ … روایتی پنهان است از جان هایی که به سبب رسم آینه کردن از سقف جان شاعر ، در سلوک عارفانه و تحمل رنج راه ، در منظر شاعر دیده می شوند و او را به تامل در احوالات خود قرار داده اند.

با دودهام خشک نمی مانَد چشم
با چشم هام خشک نمی مانَد دیگر سقف

اندوه و سختی راه و طی طریق عرفانی ، حرکت و شاید رسیدنِ رهروان ” ساقه های دشوار” چشم شاعر” یدالله رویایی ” را اشکباران و سقف جان شاعر را برای همیشه بارانی کرده است.

۶/ آذرماه نود وهفت

https://akhbar-rooz.com/?p=32488 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x